سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام بر امام مهدی عج
ستیز ، تدبیر را باطل کند . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:   ddddd12  

دوشنبه 85 مهر 3  4:55 صبح

سرزمین مصر هنگام ظهور وقبل از آن

  • حدیث شماره : 825 *
    * ابو اسحاق النباء ، از جابر جعفى ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : با حضرت قائم ( علیه السلام ) در بین رکن ومقام سیصد وچند نفر ( سیصد وسیزده نفر ) به تعداد أهل بدر بیعت مى کنند که بزرگان ونجباء مصر وابدال واولیائى از شام واخیار وپاکانى از عراق در میان آنها است ، وتا مقدارى که خدا بخواهد در دنیا خواهند بود ( یا حکومت خواهند کرد ) .
  • 795 - " یخرج قبل السفیانی مصری ویمانی "
    * حدیث شماره : 795 *
    * فضل بن شاذان ، از ابن فضال ، از ابن بکیر ، از محمد بن مسلم ، بدون نسبت به امام باقر ( ع ) آمده است که قبل از سفیانى ، مصرى و یمانى خروج خواهند کرد .
    795 - المصادر :
    * : الفضل بن شاذان : على ما فی غیبة الطوسی .
    * : غیبة الطوسی : ص 271
  • * حدیث شماره : 1190 *
    * حسن بن جهم مى گوید : از ابو الحسن ( ع ) درباره مسأله ( فرج ) سؤال کردم حضرت فرمود : آنرا بگونه اى مفصل برایت بیان کنم یا بطور خلاصه ، عرض کردم مىخواهم آنرا برایم خلاصه بیان فرمایى ، حضرت فرمود : ( فرج ) آن زمان است که درفش هاى قیس در مصر و درفش هاى کنده در خراسان به حرکت درآید .
    1190 - المصادر :
    * : الفضل ( بن شاذان ) - على ما فی غیبة الطوسی .
    * : الارشاد : ص 360
  • * حدیث شماره : 1228 *
    * معمر بن خالد از ابى الحسن ( ع ) روایت کرده که فرمود : گویى درفش هاى سبز رنگ آمیزى شده اى را مىبینم که از مصر مىآیند تا به شامات مىرسند و از [ آنجا ] به سمت فرزند صاحب الوصیات هدایت مىشوند .
    1228 - المصادر :
    * : الفضل بن شاذان : على ما فی الارشاد .
    * : الارشاد : ص 360
  • * حدیث شماره : 232 *
    * بکر بن سواده ، از دانشمندى حمیرى نقل کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است ، در آن حدیث آمده است : در این بیابان وریگزار آفریقا روزى بر دشمنان شما خواهد گذشت که در آن روز روم با هشتصد کشتى در این ریگزار با شما خواهد جنگید ، سپس خداوند آنها را بدست شما شکست داده تا آنکه شما کشتى هاى آنها را گرفته و با همانها به خود روم حمله ور مىشوید ، هنگامیکه به آنجا مىرسید ، سه تکبیر گفته که قلعه آنها بواسظهء تکبیر شما بلرزش در مى آید وبا تکبیر سوم تا یک مایل فرو مى ریزد ، آنوقت شما داخل آنجا شده ابرى آنها را در تاریکى فرو برده ولى مانع ورود شما به آنجا نمى گردد ، وقبل از آنکه گرد وغبار فرو نشیند شما خود را بر فرشهاى آنها ( داخل خانه هایشان ) احساس مى نمائید .
    232 - المصادر :
    * : ابن حماد : ص 132
  • * حدیث شماره : 212 *
    * ابن زریر ، از عمار یاسر ، نقل کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : علامت حضرت مهدى علیه السلام اینستکه ، ترک ها بر شما ( مسلمانان ) هجوم آورند ، و خلیفه وحاکم شما که دارایى واموال را جمع مىکند ، از دنیا برود ، و پس از او شخص ضعیفى به خلافت مى رسد که پس از دو سال از خلافت عزل مى گردد وزمانیکه قسمت غربى مسجد دمشق ، در زمین ( بواسطهء زلزله ) فرو رود وسه نفر در شام خروج نمایند وهنگامیکه اهل مغرب به مصر ، مهاجرت کنند ، این علامت خروج سفیانى مى باشد .
    * *
    * : الفضل بن شاذان : على ما فی سند غیبة الطوسی .
    * : غیبة الطوسی : ص 268
  •  

 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

شنبه 85 مهر 1  7:24 عصر

فلسطین و بیت المقدس

·                   حدیث شماره : 124 *
* ( ابو ذر نقل مى کند که از رسول خدا صلى الله علیه وآله سؤال شد : نماز در بیت المقدس افضل است یا در مسجد شما ؟ حضرت فرمود : نماز در مسجد من از چهار نماز در بیت المقدس بهتر است ، و بیت المقدس مصلاى خوبى است زمین محشر و محل حشر ونشر است ، زمانى بر مردم بیاید که یک قطعهء زمین به اندازه یک تیررس که از آنجا بیت المقدس را ببینند براى آنها بهتر از تمام دنیا و آنچه در آن هست ، باشد .

·                   * حدیث شماره : 179 *
* " امیر المؤمنین علیه السلام در یک حدیث طولانى از پیامبر صلى الله علیه وآله نقل مىکند : که بخشى از آن حدیث این است : خداوند متعال از آنچه آفریده یکى را برگزیده است ، از زمینها و مکانهاى متبرکه یکى را برگزید واز میان اینها یکى را انتخاب نمود ، از مکانها ، مکه و مدینه و بیت المقدس را برگزید وفرمود : نماز در مسجد من از هزار نماز در غیر آن برتر است ، مگر نماز در مکه وبیت المقدس ، واز شبها ، شبهاى جمعه و نیمهء شعبان و قدر وعید فطر وقربان را برگزید .

·                   * حدیث شماره : 32 *
* یحیى بن ابى عمرو ، از عمرو بن عبد الله حضرمى از ابو امامه ، روایت کرده که گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : همیشه گروهى از امت من پیروزمندانه دین را حفظ مىکنند ، بر دشمنانشان چیره و غالبند ، مخالفت با آنها بجز آنچه از زحمت و مشقت به آنها مىرسد ضررى بر آنها ندارد ، تا اینکه امر پروردگار ( ظهور ) بیاید و آنها با همین وضع هستند ، گفتند : اى رسول خدا آنها کجا هستند ؟ حضرت فرمود : در بیت المقدس و اطراف و نواحى آن .

·                   * حدیث شماره : 33 *
* از عامر أحول ، از ابو صالح خولانى ، از ابو هریره ، از رسول خدا ( ص ) منقول است که فرمود : همیشه گروهى از امت من بر دروازه هاى دمشق و اطراف آن ، و بر دروازه هاى بیت المقدس و اطراف آن جنگ مىکنند ، دست از یارى کشیدن افرادى که خوارى آنها را مىخواهند ضررى به حالشان ندارد ، آنها پیروزمندانه بر حق ثابتند تا قیام ( حضرت مهدى علیه السلام ) بپا شود .

·                   * حدیث شماره : 73 *
* ( ابو سعید خدرى از رسول الله صلى الله علیه وآله نقل مىکند که آن حضرت فرمود : ) مردى از امت من ظهور خواهد کرد که به سنت من عمل مىکند ، خداوند برکت را از آسمان براى او فرو خواهد فرستاد وزمین برکات خود را براى او بیرون خواهد ریخت ، زمین را آکنده از عدل خواهد نمود ، همچنانکه پر از جور شده است ، هفت سال بر این امت حکومت کرده و وارد بیت المقدس خواهد شد .

·                   * حدیث شماره : 228 *
* محمد بن حنفیه روایت کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : خلیفه اى از بنى هاشم در بیت المقدس فرود مى آید که زمین را پر از عدل مىکند ، بناى بیت المقدس را بگونه اى مىسازد که مانند آن هرگز ساخته نشده است ، چهل سال حکومت مى کند وصلح روم براى مدت هفت سال بدست آن حضرت صورت مى گیرد . .

 


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

شنبه 85 مهر 1  7:21 عصر

سرزمین یمن ویمانی 

  • حدیث شماره : 188 *
    * على بن أبی طالب از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل مى کند که آن حضرت فرمود : کسى که اهل یمن را دوست بدارد مرا دوست داشته است وکسى که با اهل یمن دشمنى کند مرا دشمن داشته است .
  • * حدیث شماره : 783 *
    * وهیب بن حفص ، از ابوبصیر ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : زمانى که ببینید آتشى از سمت مشرق مانند ستون بلندى سه یا هفت روز پدیدار شده است آمادهء فرج آل محمد علیهم السلام ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) باشید اگر خداوند متعال بخواهد ، که خداوند عزیز و حکیم مىباشد . . . سپس حضرت فرمود : خروج سفیانى و یمانى و خراسانى در یک سال ودر یک ماه ودر یک روز پشت سر هم ( مثل دانه هاى تسبیح ) واقع شده وگرفتارى وبلا وناراحتى از هر سو روى مىآورد ، واى بر کسیکه با آنها مخالفت نماید . در میان آنها پرچمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى یافت نمى شود . زیرا آن پرچم هدایت استکه بسوى حضرت صاحب الزمان ( علیه السلام ) دعوت مى نماید . زمانى که یمانى خروج کند ، فروش اسلحه به مردم و به مسلمانان حرام مى گردد . وزمانیکه یمانى خروج کند همراه او قیام کن که پرچم او پرچم هدایت مى باشد . وهیچ مسلمانى حق ندارد با او مخالفت کرده وسر پیچى نماید هر که چنین کارى کند از اهل آتش خواهد بود . زیرا او به حق وبه راه مستقیم دعوت می نماید .
  • 795 - " یخرج قبل السفیانی مصری ویمانی "
    * حدیث شماره : 795 *
    * فضل بن شاذان ، از ابن فضال ، از ابن بکیر ، از محمد بن مسلم ، بدون نسبت به امام باقر ( ع ) آمده است که قبل از سفیانى ، مصرى و یمانى خروج خواهند کرد .
  • * حدیث شماره : 1037 *
    * سیف بن عمیره ، از بکر بن محمد ازدى ، از امام صادق علیه السلام : خروج آن سه نفر ، خراسانى وسفیانى ویمانى ، در یک سال ویک ماه ویک روز خواهد بود ودر آن میان هیچ پرچمى هدایت کننده تر از پرچم ، یمانى ، نخواهد بود ، زیرا وى بسوى حق هدایت مى نماید .
  • * حدیث شماره : 1043 *
    * محمد بن ابى عمیر ، از هشام بن سالم ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : یمانى وسفیانى مانند دو اسب مسابقه دهنده همدوش یکدیگر پیش خواهند رفت .
  • - " أنى یخرج ذلک ؟ ولما یخرج کاسر عینیه بصنعاء "
    * حدیث شماره : 1044 *
    * محمد بن سنان ، از عبید بن زراره ، روایت کرده و می گوید نزد امام صادق علیه السلام سخن از ، سفیانى ، به میان آمد ، حضرت فرمود : او چگونه خروج خواهد کرد در حالیکه هنوز شخصى که شکننده چشمهاى اوست از صنعا ( یمن ) خروج نکرده است .

 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

شنبه 85 مهر 1  7:17 عصر

-       حجاز هنگام ظهور وقبل از آن

-        " إذا وقعت النار فی حجازکم ، وجرى الماء بنجفکم فتوقعوا ظهور قائمکم "
* حدیث شماره : 580 *
* از کتاب عجائب البلدان به طریق ارسال از امام صادق ( ع ) نقل شده که على علیهما السلام فرمود : زمانى که آتشى در حجاز نمایان شود و آب در نجف سرازیر گردد ، آنوقت است که باید آمادهء ظهور قائمتان باشید .
580 - المصادر :
* : عجائب البلدان : على ما فی الصراط المستقیم .
* : الصراط المستقیم : ج 2 ص 258 ب 11 ف 11

-        * حدیث شماره : 40 *
* از یکى از پسران سعد بن ابى وقاص نقل شده که گفت : از پدرم شنیدم ، گفت : از رسول خدا ( ص ) شنیدم مىفرمود : اسلام غریبانه شروع شد و به همان حالت اولى بر خواهد گشت ، پس خوشا بحال غریبها ، زمانیکه مردم فاسد شوند سوگند به آن که جان ابو القاسم ( حضرت محمد صلى الله علیه وآله ) در دست اوست ایمان میان این دو مسجد ( مکه ومدینه ) گرد خواهد آمد همانگونه که مار در آشیانهء خود جمع مىشود .
* حدیث شماره : 952 *
* این روایت را أبان بن تغلب مرفوعا از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : زمانى بر مردم خواهد آمد که در آن برهه اى وجود دارد که علم مانند مارى که به لانه خود پناه مىبرد . به گوشه اى پناه برده و در آن هنگام است که ستاره اى بر مردم طلوع خواهد کرد ، عرض کردم : سبطه چیست ؟ فرمود : برهه اى از زمان . عرض کردم : در آن موقع چه باید بکنیم ؟ فرمود : بر آن چه که هستید باقى مانده تا خداوند ستارهء شما را ظاهر سازد .
952 - المصادر :
* : النعمانی : ص 159 ب 10 ح 6

-        * حدیث شماره : 998 *
* علی بن حسن ، از أبان بن تغلب از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : چگونه خواهى بود زمانى که میان دو مسجد ( مکه ومدینه ) جنگ رخ بدهد . و آنگونه که مار به آشیانهء خود پناه مى برد علم و دانش به گوشه اى خزیده ونهان خواهد شد وشیعیان با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و بعضى ، برخى دیگر را دروغگو خطاب کرده وبرخى ، بصورت بعضى دیگر آب دهان خواهند انداخت ، عرض کردم : فدایت شوم ، آیا آنزمان از خیر خبرى نخواهد بود ؟ سه بار فرمود ، بلکه خیر کامل آن زمان خواهد بود ( زیرا حضرت مهدى علیه السلام قیام خواهد فرمود ) .
998 - المصادر :
* : الکافی : ج 1 ص 340 ح 17

-        * حدیث شماره : 811 *
* حسن بن محبوب ، از ابو حمزه ثمالى نقل کرده که گفت : به امام صادق عرض کردم : امام باقر علیه السلام مى فرمود : خروج سفیانى واختلاف فرزندان عباس ( بنى عباس ) وکشته شدن نفس زکیه ، وقیام حضرت مهدى علیه السلام از وقایع حتمى در جهان ، مى باشد . عرضکردم : نداء آسمانى چگونه مى باشد ؟ فرمود : منادى در اول روز از آسمان ندا مىدهد که : حق با على وشیعیان او مى باشد سپس شیطان لعنه الله در اخر روز فریاد مى زند که : حق با سفیانى وپیروان او مى باشد ، آنوقت استکه افراد باطل در شک خواهند افتاد
811 - المصادر :
* : الفضل بن شاذان : على ما فی الارشاد ، وغیبة الطوسی .
* : کمال الدین : ج 2 ص 652 ب 57 ح 14

-        827 - " لیس بین قیام قائم آل محمد وبین قتل النفس الزکیة إلا خمسة عشر ( کذا ) لیلة "
* حدیث شماره : 827 *
* شعیب بن حذاء ، از صالح خادم بنى عذراء ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : بین قیام حضرت قائم آل محمد ( صلوات الله علیهم ) وبین کشته شدن نفس زکیه ، بیش از پانزده شب فاصله نخواهد شد .
827 - المصادر :
* : الفضل بن شاذان : - على ما فی غیبة الطوسی .
* : کمال الدین : ج 2 ص 649 ب 57 ح

* حدیث شماره : 831 *
* این روایت را ابوبصیر مرفوعا از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : حضرت قائم علیه السلام به اصحابش مى فرماید : اى قوم : اهل مکه ما را نمى خواهند ، ولى خداوند مرا فرستاده تا با آنها بحث ومناظره نمایم آنگونه که سزاوار مى باشد . آنگاه یکى از اصحابش را فرا خوانده وبه او می گوید : به مکه برو وبه آنها بگو : اى اهل مکه من فرستاده فلانى هستم ، که براى شما پیغام داد : ما اهل بیت رحمت ومعدن رسالت وخلافت بوده وذریه محمد ( صلى الله علیه وآله ) وسلاله پیامبران مى باشیم بما ظلم شده وحق ما را خورده و ما را مقهور کرده و به زور حقوق ما را از زمان رحلت پیامبرمان تا به امروز سلب کرده اند . ما از شما ( اهل مکه ) یارى مى خواهیم ، ما را یارى نمائید . هنگامیکه آن جوان ( فرستاده حضرت ) این خبر را براى اهل مکه مى برد او را در بین رکن ومقام گردن می زنند . واو همان نفس زکیه ، مى باشد . زمانیکه این خبر به امام ( علیه السلام ) مى رسد به اصحابش مى فرماید : به شما نگفتم که اهل مکه ما را نمی خواهند . پس او را دعوت نمى کنند تا آنکه حضرت خروج کرده ودر عقبه طوى ، در میان سیصدوسیزده نفر به عدد أهل بدر . فرود مى آید وبه مسجد الحرام می رود . چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم خوانده سپس به حجر الاسود تکیه می دهد ، آنگاه خدا را حمد وثنا کرده وپیامبر را یاد نموده وبر او صلوات مى فرستد وچنان سخن خواهد گفت که هیچ کس تا آنموقع چنان سخن نگفته است . اولین کسانى که با او بیعت می کنند میکائیل وجبرئیل مى باشند وهمراه ایندو رسول الله وامیر المؤمنین ( صلوات الله علیهما ) قیام کرده ونامه اى به آنحضرت مى دهند که شدیدا بر علیه عرب مى باشد وهنوز مهر آن خیس مى باشد . به آنحضرت مى فرمایند : به آنچه که در نامه است عمل نما . وآن سیصدنفر وعده کمى از اهل مکه با آنحضرت بیعت مى نمایند . سپس از مکه خارج شده تا آنکه وارد چیزى مانند حلقه مى شود ، راوى مى گوید : عرضکردم : حلقه چیست : فرمود : ده هزار مرد : جبرئیل از سمت راست ومیکائیل از چپ ، آنگاه پرچم آشکار وبارزى را به اهتزاز در آورده وباز مى نماید که آن پرچم رسول الله صلى الله علیه وآله است که نامش ، سحابه ، می باشد ونیز زره رسول الله صلى الله علیه وآله که نامش . سابغه بوده وشمشیر رسول الله صلى الله علیه وآله که نامش ذى الفقار مى باشد ، همراه آنحضرت خواهد بود .

-        831 - المصادر :
* : السید علی بن عبد الحمید : على ما فی البحار .
* : البحار : ج 52 ص 397 ب 26 ح 81

-        * حدیث شماره : 1003 *
* یعقوب بن یزید ، از زیاد قندى ، از گروهى از یارانش از امام صادق علیه السلام روایت کرده که از آن حضرت سئوال شد ، آیا خروج سفیانى از وقایع حتمیه است ؟ حضرت فرمود : آرى وکشته شدن نفس زکیه وقیام حضرت قائم ( علیه السلام ) از وقایع حتمیه بوده وفرو رفتن ( سپاه سفیانى ) در سرزمین بیداء وظاهر شدن دستى از آسمان ، ونداء از آسمان هم از حتمیات است . عرض کردم : منظور از ندا چیست ؟ فرمود : منادى از آسمان باسم حضرت قائم وپدرش ( علیهما السلام ) ندا خواهد داد .
1003 - المصادر :
* : النعمانی : ص 257 ب 14 ح 15

-        1004 - " من المحتوم الذی لابد أن یکون من قبل قیام القائم خروج السفیانی ، وخسف بالبیداء ، وقتل النفس الزکیة ، والمنادی من السماء "
* حدیث شماره : 1004 *
* ابی خالد قماط ، از حمران بن أعین ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : از رخدادهاى قطعى که پیش از قیام حضرت قائم ( علیه السلام ) اتفاق خواهد افتاد خروج سفیانى وفرو رفتن ( سپاه وى ) در زمین بیداء ، وکشته شدن نفس زکیه ، ونداء منادى از آسمان ، مى باشند
1004 - المصادر :
* : النعمانی : ص 264 ب 14 ح 26 - أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید بإسناده عن هارون بن مسلم ، عن أبی خالد القماط ، عن حمران بن أعین ، عن أبی عبد الله علیه السلام أنه قال : -
* : البحار : ج 52 ص 294 ب 26 ح 44 - عن النعمانی .
* : منتخب الأثر : ص 455 ف 6 ب 6 - عن النعمانی .

-       * حدیث شماره : 997 *
* حسن بن محبوب ، از ابراهیم ( بن زیاد ) خارقى ، از ابو بصیر ، از امام صادق به نقل از امام باقر علیهما السلام آورده که فرمود : آرى ، آن ( ظهور قائم علیه السلام ) نخواهد شد تا آنکه میان ، بنى فلان ، اختلاف افتاده ، وبه روى یکدیگر شمشیر بکشند ، حلقه تنگ شود وسفیانى خروج نماید وبلاء شدت یابد ، ومرگ وکشت وکشتار مردم را فرا بگیرد که مجبور شوند به حرم خداوند وحرم رسول الله صلى الله علیه وآله ( به مکه ومدینه ) پناه ببرند .

-        * حدیث شماره : 1000 *
* عمار بن مروان ، از ابوبصیر ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : هر کس مرگ ، عبد الله ، ( ظاهرا پادشاهى در حجاز وعربستان خواهد بود ) را به من خبر دهد وضمانت نماید ، من هم ضمانت مى کنم براى او حضرت قائم علیه السلام را ، سپس فرمود : پس از مرگ ، عبد الله ، آن زمان دیگر مردم به گرد کسى جمع نمىشوند تا آنکه صاحب شما بیاید انشاء الله ، آنوقت دیگر مدت پادشاهى یک سال یا چند سال نبوده ، بلکه چند ماه یا چند روز مى شود ، راوى مى گوید عرضکردم : آیا آن ایام طولانى خواهد بود ؟ فرمود : خیر .
1000 - المصادر :
* : الفضل بن شاذان : على ما فی غیبة الطوسی .
* : غیبة الطوسی : ص 271

 

·                 حدیث شماره : 1452 *
* جابر جعفى از امام باقر ( ع ) روایت کرده است که فرمود : اى جابر ، پا برجا و استوار برزمین باش ودست وپاى خودرا حرکت نده تا علامات ونشانه هایى را براى تو بیان کنم که سالى آنها را خواهى دید ، مى بینى که ندا دهنده اى در دمشق ندا مى کند ودر یکى از شهرهاى آن [ روستاهاى آن ] فرورفتگى زمین ایجاد مى شود [ زمین فرو مى رود ] . . . که ترکها از آنجا گذشته تا به جزیره رسیدند ورومیان در رمله فرود آمدند ، آن سالى است که در تمام سرزمینهاى اعراب اختلاف بوجود مى آید ، وشامیان برسرسه درفش ، اصهب ، وابقع وسفیانى با بنى ذنب الحمار مضر [ حاکمان بد آنروز ] به اختلاف مى پردازند ، والى هاى سفیانى از قبیلهء کلب با او هستند ، سفیانى وهمراهانش بر بنى ذنب الحمار پیروز مى شوند ، به گونه اى که کشتار مى شوند که هرگز براى چیزى چنین کشتارى نشده است ، ومردى در دمشق حضورمى یابد واووهمراهانش به نحوى کشته مى شوند ، که هیچکس کشته نشده است ، واین آیهء شریفه اى است که مى فرماید : " احزاب ودسته ها میان خود به اختلاف پرداختند ، واى برکسانى که کفر ورزیدند ، از مشاهدهء روزى بزرگ " سفیانى وهواداران او پیروز مىگردند ، تا آنجا که هیچ اهتمامى ندارند جز آل محمد صلى الله علیه وآله وپیروان آنها ، سپاهى را به کوفه اعزام مى کند وپیروان آل محمد ( ص ) را در کوفه کشتار نموده وبه دار مىآویزند ، وآنگاه ، درفشى از خراسان رو مىآورد تا اینکه در ساحل دجله فرود مىآید . مردى ضعیف از غیر عرب همراه با یارانش خروج مى کند ودر پشت کوفه ( نجف ) کشته مى شود ، سفیانى گروهى رابه مدینه اعزام مى کند ودرآنجا مردى را تقبل مىرساند ومهدى ومنصور از آن شهر مى گریزند ، کوچک وبزرگ آل محمد دستگیر مى شوند وبى آنکه یک تن از آنها رها شود همگى به زندان افکنده مى شوند ، سپاه به تعقیب این دو مرد مى پردازد ومهدى به سان روش موسى ( ع ) بینمناک از آن شهر ( مدینه ) خارج گشته تا اینکه وارد مکه مى شود ، سپاه او آورده تا آنکه در بیداء فرود میآیند وآن سپاه هملات ( هلال ) است که در زمین فرومى روند وجز کس که خبر فرو رفتن آنها را ببرد ، هیچکس زنده نمى ماند ، وقائم ( ع ) بین رکن ومقام میایستد ونماز مى گزارد ، و به اتفاق وزیرش راه مى افتد و مى گوید : اى مردم ، بر ضد کسانى که به ما ستم روا داشته وحق ما را غصب کردند ، از خدا کمک مى طلبیم . هرکس دربارهء خدا [ نسبت با خدا ] با ما محاجه نماید ، من به خدا سزاوارترم . هرکس در باره آدم ( ع ) [ نسبت با آدم ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین مردم به آدم ( ع ) هستم هر کس در بارهء نوح ( ع ) [ نسبت با نوح ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به نوح ( ع ) هستم هر کس در باره ابراهیم ( ع ) [ نسبت با او ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین فرد به ابراهیم ( ع ) هستم . هرکس دربارهء محمد ( ص ) [ نسبت با او ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به محمد صلى الله علیه وآله هستم هرکس درباره نسبت با پیامبران با ما محاجه کند ، ما سزاوارترین مردم نسبت به پیامبران هستیم .
هر کس در بارهء کتاب خدا با ما به محاجه بپردازد ، ما سزاوارترین مردم به کتاب خدا ( قرآن ) هستیم . ما وهمه مسلمانان امروز گواهى مى دهیم که ما مورد ظلم وستم قرار گرفته وآواره شدیم ، برضد ما شوریدند ، واز شهر ودیار واموال واهل خود بازمانده ومغلوب شدیم ، بخدا سوگند ، سیصد وسیزده مرد خواهند آمدکه پنجاه زن میان آنهاست ، بدون وعدة قبلى همه به سان ابرهاى پاییزى پى درپى آمده ودر مکه گردى آیند واین آیهء شریفه اى است خداوند میفرماید " هر کجا باشید ، خداوند همگى شما را گردمىآورد ، براستى که خدا بر هر کارى تواناست " مردى از آل محمد صلى الله علیه وآله مىگوید : " وهی القریة الظالمة اهلها " وپس آنحضرت به اتفاق سیصد وسیزده نفر خروج نموده وآنان میان رکن ومقام با آن حضرت بیعت مى کنند ، عهدنامهء رسول اکرم ( ص ) وپرچم وسلاح او در دست آن حضرت ووزیرش نیز با اوست ، منادى در مکه نام او وظهورش را از آسمان ندا مى کند ، بگونه اى که همهء زمینیان آن صدا را مى شنوند ، نام او نام پیامبر است ، اگر باور برخى چیزها برایتان مشکل باشد ، عهدنامهء پیامبر ( ص ) وپرچم وسلاح آن حضرت ونفس زکیه از فرزندان حسین برشما مشکل نخواهد بود ، اگر باور این معناهم برایتان دشوار باشد ، صداى آسمانى به نام وظهور وقیام او ، برایتان دشوار نیست . از منحرفین آل محمد ( ص ) بپرهیز ، زیرا آل محمد وعلى درفشى ، ودیگران نیز درفش هائى دارند ، بر پا واستوار بمان واز هیچیک آنان هرگز پیروى نکن ، تا آنکه مردى را از فرزندان حسین ( ع ) ملاحظه کنى ، او عهد نامهء رسول خدا ( ص ) ودرفش وسلاح او را با خود دارد ، زیرا عهد نامهء پیامبر ( ص ) نزد على بن حسین وسپس نزد محمد بن علی ( باقى است وخداوند هرچه خواهد انجام مى دهد ، با اینان همیشه ملازمه باش ، واز کسانى که برایت گفتم بیرهیز ، اگر مردى از آنان بهمراه سیصد وسیزده تن خروج کرد ودرفش رسول خدا ( ص ) را با خود داشت " . . . رهسپار مدینه شده تا آنکه از بیداء عبور مى کند ، ومى گوید : این جا مکان گروهى است که بزمین فرو رفته اند واین معناى آیهء شریفه است که :
" أفأمن الذین مکروا السیئات ان یخسف الله بهم الأرض أو یأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون أو یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمعجزین " وآنگاه که وارد مدینه شد ، محمد شجرى را طبق سنت وشیوهء یوسف ( ع ) بیرون مىراند ، وسپس به کوفه مىآید ودر آنجا تا خدا بخواهد درنگ مى کند تا برآنها غالب مىآید ، وسپس حرکت نموده تا با همراهانش وارد عذراء مى شود ، وتعدد بسیارى از مردم به او مى پیوندند ، وسفیانى در آنروز در وادى رمله بسر مى برد ، تا اینکه با یکدیگر برخورد مى کنند وآنروز روز ابدال است ، گروهى از مردم که با سفیانى بوداند در زمره پیروان آل محمد در مى آیند وگروهى که با آل محمد ( ص ) بوده اند به سفیانى مى پیوندند وهر گروهى از مردم به سمت درفش خود مى روند و آنروز ، روز ابدال است ، امیر المؤمنین ( ع ) فرمود درآن روز سفیانى وهمراهانش کشته مى شوند بگونه اى خبر دهنده اى هم از آنها باقى نمى ماند ، کسى که در آنروز از غنایم قبیلهء کلب محروم شود ، ناکام مانده است ، سپس حضرت وارد کوفه مى شود ومنزلش در آن شهر است ، همه غلامان مسلمان را خریده وآزاد مى کند ، بدهى بدهکاران را مى پردازد ، هر مالى که با ستم از کسى گرفته شده باشد آنرا برمى گرداند ، هر غلامى که از آنان کشته شود بهاى آنرا بعنوان دیه به اهلش مى پردازد ، و هرکس کشته شود ، بدهى او را پرداخته وخانواده اش را اداره مى کند ، او واهل بیتش در رحبه بسر مىبرند ، ( ورحبه محل سکونت نوح ( ع ) بوده وسرزمینى پاک ومطهر است ) هیج فردى از خاندان محمد ( ص ) سکونت نمى کند وکشته نمى شود مگر در سرزمین پاک ومطهر ، زیرا آنان اوصیاى پاک پیامبراند "
1452 - المصادر :
* : العیاشی : ج 1 ص 64 ح 117 - عن جابر الجعفی عن أبی جعفر علیه السلام یقول : -
وفی : ص 244 ح 147 - عن جابر الجعفی قال : قال لی أبو جعفر علیه السلام : - قسما منه .
وفی : ج 2 ص 261 ح 34 - عن إبراهیم بن عمر ، عمن سمع أبا جعفر علیه السلام : - قسما منه .
* : النعمانی : ص 279 ب 14 ح 67

·                 * حدیث شماره : 186 *
* ابن عون ، از نافع ، از ابن عمر ، نقل کرده که گفت : رسول خدا ( ص ) فرمود : خدایا در شام ما به ما برکت عنایت کن ، خدایا براى ما در یمن ما برکت ده ، گفتند : و در نجد ما ، حضرت فرمود : خدایا براى ما در شام ما ، برکت ده ، خدایا براى ما در یمن ما ، برکت عطا کن گفتند : ودر نجد ما ، حضرت فرمود : در آنجا ( در نجد ) زلزله ها و فتنه هاست از نجد شاخ شیطان ( فتنه ) پدیدار مىشود .
186 - المصادر :
* : أحمد : ج 2 ص 118 –


 


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

سه شنبه 85 شهریور 28  5:2 صبح

 

 حدیث شماره : 585 *
* از علی علیه السلام است که مىفرمود : مانند زنبور عسل در مبان پرندگان باشید ، هیچ پرنده اى نیست که زنبور عسل را ضعیف و ناچیز نشمارد ، در حالیکه اگر آنها مىدانستند که در درون این حیوان ( زنبور عسل ) چه برکتى وجود دارد هرگز آنرا ضعیف نمىشمردند . با زبان و بدنتان با مردم معاشرت کرده اما با قلب و دل خود از آنها دورى کنید . سوگند به کسى که جانم بدست اوست شما آنچه را که دوست دارید نخواهید دید تا زمانیکه بعضى از شما بصورت برخى دیگر آب دهان انداخته و برخى ، بعضى دیگر را دروغگو خطاب کند ، و تا زمانیکه از شیعیان من مقدار اندکى ، مانند سرمه در چشم و نمک در غذا باقى نماند . براى شما مثالى خواهم زد ، مثل مردى را که غذاى پاک و تمیزى داشته و آنرا در خانه گذاشته وتا زمانى که خدا مىخواهد از آنجا مىرود . سپس دو باره سراغ آن رفته در حالیکه کرم برداشته ، دوباره آنرا تمیز کرده وپاک مىکند وداخل خانه گذاشته ومىرود تا زمانیکه خدا خواهد ، در حالیکه دوباره غذا کرم افتاده باز گشته وآنرا پاک و تمیز کرده و همینطور تا آنکه دیگر از آن غذا مقدارى باقى مىماند که دیگر کرم زده نخواهد بود و همچنین شما امتحان شده و انتخاب مىشوید تا آنکه از شما جز گروهى که فتنه ها در آن تأثیر نخواهند گذاشت ، باقى نمىماند .
المفردات : زایلوهم : أی انفصلوا عنهم وتمیزوا . الأندر

* حدیث شماره : 1191 *
* ابراهیم بن هلال نقل کرده که گفت به ابو الحسن ( ع ) عرض کردم من پیر شدم ، از دنیا مىروم وبه من چیزى خبر ندادى ، حضرت فرمود : اى ابو اسحاق تو شتاب مىکنى ، عرض کردم : آرى بخدا شتاب مىکنم ، و چرا شتاب نکنم ؟ ملاحظه مىکنى که به چه سن و سالى رسیده ام ؟ حضرت فرمود : اى ابو اسحاق بخدا سوگند ، این قضیه اتفاق نمىافتد تا آنکه شما از یکدیگر متمایز شده و مورد امتحان و آزمایش قرار گیرید و اندکى از شما باقیمانده باشد ، و سپس کف دستش را متمایل نمود .
1191 - المصادر :
* : النعمانی : ص 208 ب 12 ح 14

* حدیث شماره : 1488 *
* أحمد بن محمد بن ابى نصر ، از امام رضا ، و آن بزرگوار از امام صادق ( ع ) روایت کرده که مى فرماید : سوگند به خداوند ، آن رویدادى که به سوى آن گردن مى کشید پدید نخواهد آمد تا از یکدیگر مشخص شوید ومورد امتحان وآزمایش قرار گیرید . سپس از هر ده نفر برخى از بین مى روند وجز اندکى از شما باقى نمىماند ، آنگاه حضرت آیه زیر را تلاوت نمود که خداوند مى فرماید : " آیا چنین پنداشته اید که تنها با ادعاى ایمان وارد بهشت خواهید شد ، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما وصابران را مشخص نساخته است " ؟

* حدیث شماره : 1559 *
* ربیع بن سعد ، از عبدالرحمان بن سلیط ، از از امام حسین علیه السلام نقل کرده است که فرمود : دوازده مهدى از ماست ، نخستین فرد آنان أمیر مؤمنان على بن أبیطالب وآخرین آنان نهمین فرزند من است ، او امامى است که به حق قیام مى کند ، خداوند زمین را بعد از مردنش بوسیلهء او زنده مىکند ، وبواسطهء او دین حق را بر همهء آئین ها غالب مىگرداند ، هرچند مشرکان ناراحت باشند ، او غیبتى دارد که برخى از او روى گردان شده وجمعى دیگر بر دین خود ثابت قدم مىمانند ایشان مورد اذیت قرار مى گیرند وبه آنان گفته مى شود : اگر راست مى گوئید ، این وعده چه زمانى تحقق مىیابد ؟ آگاه باشید صبر کننده بر أذیت وتکذیب در غیبت او همانند کسى است که با شمشیرش در کنار رسول خدا صلى الله علیه وآله جهاد کرده باشد .
1559 - المصادر :
* : کمال الدین : ج 1 ص 317 ب 30 ح 3

* حدیث شماره : 619 *
* از امام صادق از علی علیه السلام : منتظر وآماده فرج بوده واز رحمت الهى مأیوس نگردید . بهترین اعمال نزد خداوند متعال زمانیستکه بندهء مؤمن منتظر وآمادهء فرج باشد وکسیکه منتظر وآمادهء امر ما ( اهل بیت ) باشد مانند کسیتکه در راه خدا در خون خود بغلطد .
619 - المصادر :
* : الخصال : ج 2 ص 610 - 616 و 625 ب 400 ح 10

* حدیث شماره : 716 *
* ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزهء ثمالى ، از ابوخالد کابلى نقل کرده که گفت : امام زین العابدین علیه السلام فرمود : اى کابلى ، أولی الأمر که خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنکه کار امامت به من رسید ، سپس حضرت ساکت شد . عرض کردم : اى سرور من از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان خالى نخواهد ماند ، پس امام وحجت بعد از شما چه کسى خواهد بود ؟ فرمود : پسرم محمد که نام او در کتب الهى ( صحف الاولین ) باقر بوده که علوم را مىشکافد و او حجت و امام بعد از من مىباشد وپس از او پسرش جعفر است که در نزد اهل آسمان صادق نامیده مىشود . عرض کردم : اى سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیکه شما همه صادق مىباشید ؟ فرمود که پدرم از پدرش از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت کرده که فرمود : زمانیکه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ، صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) که نامش جعفر است به دروغ ادعاى امامت مىکند واو نزد خداوند ، جعفر کذاب ، مىباشد که به خداوند افترا بسته و چیزى را که اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش وحسادت با برادرش ادعا مىنماید و او همان کسى است که آرزو مىکند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهى خبردار گردد . آنگاه على بن الحسین ( ع ) بشدت گریست و فرمود : گویا مىبینم که جعفر کذاب حاکم ستمگر را براى تفتیش و جستجوى حضرت مهدى و امر ولى الله ( ع ) که در پناه و حفظ الهى غایب شده بود راهنمائى کرد و از خلیفه مىخواست که وکیل پدرش امام هادى علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیکه نمىداند پست تر از آن است که چنین لیاقتى داشته باشد ، وهمچنین قصد داشته که چنانچه به حضرت مهدى علیه السلام دست یابد او را کشته ومیراث برادرش را بنا حق غصب نماید . راوى ( ابو خالد کابلى ) مىگوید عرض کردم : اى فرزند رسول خدا آیا اینها شدنى است ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند ، اینها همه در صحیفه اى که در آن وقایع غم انگیزى که بر ما پس از رسول خدا صلى الله علیه وآله جارى مىگردد ، نوشته شده است ، ابو خالد مىگوید عرض کردم : اى پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا صلى الله علیه وآله و امامان پس از پیامبر صلى الله علیه وآله طولانى خواهد گشت . اى ابا خالد کسانى که در زمان غیبت قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند متعال چنان عقل وفهم و معرفتى به آنها عطا کرده که زمان غیبت براى آنها مانند زمان حضور ومشاهده مىگردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول الله صلى الله علیه وآله قرار داده است وآنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت کنندگان به دین خداوند متعال در پنهان وآشکار خواهند بود وحضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگترین و برترین فرج هاست .
716 - المصادر :
* : مختصر إثبات الرجعة : ح 8

 - " لینصرن الله هذا الامر بمن لا خلاف له ، ولو قد جاء أمرنا لقد خرج منه من هو الیوم مقیم على عبادة الأوثان "
* حدیث شماره : 977 *
* مثنى ، از ابوبصیر ، از امام صادق علیه السلام : روایت کرده است که فرمود : خداوند این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) را بوسیلهء کسانى یارى مى نماید که هیج ارزش واعتبارى در دین ندارند ( یعنى دشمنان دوست مى شوند ودین را یارى مى نمایند ) اگر این امر واقع شود کسانى از آن خارج خواهند شد که امروز بت پرست مى باشند ( شاید مراد اینستکه کسانى که امروز به ظاهر شیعه بوده ولى در واقع منافق وبت پرست مى باشند از قیام حضرت خارج خواهند شد )
977 - المصادر :
* : الفضل بن شاذان : على ما فی غیبة الطوسی

* حدیث شماره : 1073 *
* جعفر بن محمد ، از ابراهیم بن عبدالحمید ، از امام صادق علیه السلام آورده است که فرمود : زمانیکه حضرت قائم علیه السلام قیام نماید ، کسانى که خود را از شیعیان دانسته از اطاعت حضرت خارج مىشوند ، وکسانى که مانند خورشید پرستان وماه پرستان هستند ، به اطاعت و ولایت حضرت داخل مى شوند ( دوست ، دشمن ودشمن ، دوست مىگردد " .
1073 - المصادر :
* : النعمانی : ص 317 ب 21 ح


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

یکشنبه 85 شهریور 26  9:20 عصر

563 - " لتملأن الأرض ظلما وجورا ، حتى لا یقول أحد الله الله ، یستعلن به ، ثم لتملأن بعد ذلک قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا "
* حدیث شماره : 563 *
* ابو اسحاق ، از عاصم بن ضمره ، از علی علیه السلام نقل کرده است که فرمود : مطمئنا زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد چنانکه دیگر کسى آشکارا ، خدا خدا ، نخواهد گفت ، سپس بعد از آن از عدل داد پر خواهد گشت همچنانکه از ظلم و ستم پر گشته بود .

* حدیث شماره : 571 *
* عبدالرحیم بن نصر بارقى ، از زید بن علی ، از علی ( ع ) نقل کرده که فرمود : زمانى که ریاست بدست فاسق ترین آنها افتاد وبراى در امان بودن از شر دیگران آنها را احترام نمودند و به دنیا دوستان و پول پرستان تعظیم و احترام گذاشتند و حاملین و عاملین به قرآن کوچک شمرده شوند و تجارت آنها از ربا و خوراک آنها اموال یتیمان گردد ومساجد تعطیل شود و شخص دوست خود را اکرام و پدرش را از خود رانده و براى باطل یکدیگر را یارى و زیارت کنند و صله رحم تعطیل شده و کتاب خدا را با آهنگ خوانده شود و علم و دانش براى غیر دین بکار رود و مردم امانت را خورده و خائنین مطمئن و معتبر شوند و اشخاص امین ، خائن محسوب گردند و سخن اشخاص سفیه و نادان در امور بکار رفته و معتبر شمرده شود و مساجد و کلیساها آذین بندى شده و در مساجد صداها بلند گشته و اطاعت خدا براى سرمایه و امر دنیوى بکار رود و قاریان قرآن زیاد و فقها اندک وفحش دهنده به اشخاص با تقوا و پرهیزکار زیاد گردند . در آن هنگام آمادهء باد قرمز و فرو رفتن در زمین و مسخ شدن مردم وبلاهاى آسمانى و زلزله ها و امور شگفت آور باشید . راوى گفت : زمانیکه حضرت على بن الحسین علیهما السلام این حدیث را نقل فرمود شدیدا گریست و مى فرمود : من اسباب و لوازم آنها را دیده ام وخداست که از او یارى خواسته مىشود .

* حدیث شماره : 579 *
* من نزدیک است که بروم وبه سمت غروب خودم مى روم وانتظار فتنه ابى امیه را ببرید وحکومت کسروى ومرگ چیزهایى که خداوند زنده نمود وچیزهایى که خداوند میراند زنده شود ، ( وبیشتر در منزل بمانید ) وخانه هایتان محراب شما باشد ، وپاره آتش را به دندان بگیرید خدا را زیاد یاد کنید ویاد خداوند بزرگترین است اگر بدانید سپس فرمود : مدینه یک شهر ساخته مى شود اسمش ( الزوراء ) یعنى منحرف - بین دجله وشاخه از دجله وفرات - اگر به ببینى آنرا ساخته شده به گچ وآجر ومزین به طلا ونقره لا جوردى منبت ومرمرهاى مختلف ودربهایى از چوب ابنوس که منبت به آج است وخیمه ها وگنبدهاى مخصوص وعلامت ساختمان هاى بلند با چوبهاى ساج وعرعر وصنوبر وچوب وپرشد از کاخها وپادشان اولاد شیطان پشت سرهم آمدند 24 شاه ازاینها سفاح ( خونریز ) وچوپان ها وجمع آور ومکار وپیروز ومؤنث ونگاه گر وقوچ وهزیان گر ؟ ومغرم به جمع مالیات وشکست خورده ( وسخت براى کسیکه واردش بشود ) وصاحب علم وصوفى وبى بند وبار وسیار ) . . . واسراف کننده وکسیکه مردم را خسته مى کند . . . . اهل ترف وهارو کسیکه علامت دارد وظالم وستمگر وعیوق - ( کسیکه دیر برسد ) گنبد رنگ خاکى ساخته مى شود که کلاه قرمز دارد ، بعد از اینها قائم حق در اقلیمها دنیا مى آید مانند ماه ، درخشان نورانى در بین ستارگان مى درخشنده خروج حضرت علاماتى دارد 1 - طلوع ستاه دنباله دار ، در آن سال هرج ومرج مى شود واین علامت حاصلخیز ، پس اگر این ده علامت تمام شد آنوقت ماه درخشان ظاهر مى شود کلمه خدا که کلمة اخلاص وتوحید است تمام مى شود آرى عهدى که پیامبر به من القا کرد که رسیاست اسلام را دوازده امام بعهده مى گیرید که 9 نفر از نسل ( امام ) حسین ( ع ) وفرمود : هنگام معراج به اسمان به ساق عرش نگاه کردم . در آن نوشته شده بود لاإله إلا الله محمد رسول الله خدایى جز خداى یگانه نیست ومحمد رسول خداست که اورابه على مؤید ویارى کردم ودیدم دوازده نور ، پس گفتم : اى پروردگارنورها چیست این نورها ؟ نداء داده شدم که اى محمد این نورهاى ائمه از نسل توست ، گفتم : اى رسول خدا آیا آنها را براى من نام نمى بردید ؟ فرمود : چرا ، تو امام وخلیفهء بعد از من هستى دین مرا مى پردازى وبه وعده من عمل مى کنى وبعد از تو دو پسرت حسن وحسین وبعد از حسین پسر او على زین العابدین وبعد از على پسراو محمد که به باقر خوانده مى شود . وبعد از محمد پسر او جعفر که به صادق خوانده مى شود وبعد از جعفر موسى که به کاظم خوانده مى شود وبعد از موسى پسر او على که به رضا خوانده مى شود ، وبعد از على پسر او محمد که به زکى خوانده مى شود وبعد از محمد پسر او على که به نقى خوانده مى شود ، وبعد از او پسر او حسن که امین خوانده مى شود ، وقائم از فرزندان حسن اسم او اسم من وشبیهترین مردم بمن است زمین را پر از عدل وداد مى کند همانگونه که از جور وستم پر شده است .

* حدیث شماره : 966
از محمد بن ابى حمزه ، از حمران بن اعین درباره علائم عمومى آخر الزمان نقل شده است که گفت : در محضر امام صادق علیه السلام از بنى عباس ووضع پریشان شیعیان در نزد آنها سخن بمیان آمد : حضرت فرمود : من با ابو جعفر ( منصور خلیفه عباسى ) سفر میکردم ، او در میان همراهانش سوار بر اسب بود ، لشکرى در جلو ولشکرى پشت سر داشت ومن پهلوى او بر الاغى سوار بودم . ابو جعفر بمن گفت : یا ابا عبد الله ( ابا عبد الله کنیه حضرت است ) سزاوار بود که شما از این اقتدارى که خداوند بما داده وگشایش وعزتى که بما ارزانى داشته است خشنود شوى ، وبمردم نگوئى که تو وخاندانت از ما باین امر شایسته تر مىباشید تا ما هم در صدد آزار تو وآنها نباشیم ! حضرت فرمود : من باو گفتم : کسیکه این حرف را از من بتو رسانده دروغ گفته است ، ابو جعفر ( منصور ) گفت : آیا سوگند میخورید که این حرف را نگفته اید ؟ گفتم : مردم جادو گرند ، یعنى میخواهند فساد بر پا کنند ، وتو را از من برنجانند گوش بحرف اینان مده که نیاز ما بتو از احتیاجى که تو بما دارى بیشتر است . سپس ( منصور ) بمن گفت بخاطر دارى که روزى از شما پرسیدم آیا ما بسلطنت میرسیم ؟ فرمودى : آرى سلطنت شما طویل وعریض وسخت است . پیوسته با فرصت کافى و رفاه دنیوى بسر میبرید ، تا در ماهى محترم ، ودر شهرى محترم ، خون محترمى از ما را بریزند . دیدم حدیثى را که سابقا باو گفته بودم حفظ کرده است . در پاسخ گفتم : شاید خداوند تو را از این کار ( ریختن خون ) حفظ کند زیرا من در این حدیث تو را قصد نکردم ، بلکه من فقط حدیثى را روایت کردم بعلاوه شاید آنکس دیگرى از خاندان تو باشد که باین کار مبادرت میورزد . منصور ساکت شد ودیگر چیزى بمن نگفت . وقتى بخانه خود بر گشتم یکى از دوستان ما " شیعیان " نزد من آمد وگفت : بخدا سوگند من شما را در میان لشکر منصور دیدم که سوارالاغى هستید واو سوار اسب وبطرف شما خم شده گفتگو میکند ، مثل اینکه شما پائین دست او قرار گرفته اید .
من پیش خود گفتم : این حجت خدا وامامى است که باید از وى اطاعت کرد . ولى آن دیگرى ( یعنى منصور ) ستمگرى میکند وفرزندان پیامبر را میکشد ودر زمین خونریزى میکند . با وجود این او بر مرکب قرار دارد وشما سوار الاغ هستید ! بدینگونه شکى بدلم راه یافت ، بگونه اى که ترسیدم دین وجانم را از دست بدهم . حضرت فرمود : من بآن مرد شیعه گفتم : اگر میدیدى چقدر فرشته در اطراف وجلو وپشت سر وسمت چپ وراست من میباشند ، او وهمراهانش را خیلى پست میشمردى . او هم گفت : حالا دلم آرام گرفت . سپس آن مرد شیعه پرسید : اینها تاکى سلطنت خواهند کرد وما کى آسوده میشویم ؟ گفتم : نمیدانى که هر چیزى مدتى دارد ؟ گفت : چرا میدانیم گفتم : این دانائى براى تو ثمر بخش نیست ؟ ! هنگامى که بنا باشد اینان منقرض گردند از یک چشم بهم زدن هم زودتر طومار دولت آنها درهم پیچیده میشود ، اگر تو از وضع آنها در پیشگاه خداوند اطلاع داشته باشى که چگونه است ، نسبت بآنها خشمگین تر میشوى . اگر تو وتمام مردم روى زمین سعى کنید که آنها را بیش از آنچه هستند وارد ورطه گناه بنمائید از عهده آن برنخواهید آمد ، پس شیطان تو را وسوسه ننماید . زیرا عزت از آن خدا وپیامبرش واهل ایمان است ، ولى منافقین نمیدانند . نمیدانى که اگر کسى منتظر ظهور دولت ما باشد وبرترس وآزارى که در راه پیروى از ما مى بیند صبر کند ، فردا در زمرهء ما خواهد بود ؟ هرگاه دیدى که حق از میان رفت واهل حق رفتند . ودیدى که ظلم همه جا را فرا گرفته ، ودیدى که دست در قرآن بردند ، وچیزهائى که در آن نبوده داخل آن نمودند ، ( تحریف کردند ) آنگاه از روى هواى نفس آنرا توجیه کردند ، ودیدى که دین دستخوش تغییر و تبدیل شده است همانگونه که آب کاسه تغییر و تبدیل پیدا میکند . ودیدى که پیروان باطل بر اهل حق بر ترى یافته اند ، ودیدى که فساد در همه جا آشکار است وکسى از آن جلوگیرى نمیکند ومرتکبین آنهم خود را معذور میدانند . هرگاه دیدى که فساد در همه جا ومردها بمردها وزنان بزنان اکتفا نموده اند ، ودیدى که مؤمن لب فروبسته وحرفش پذیرفته نمیشود ، ودیدى که فاسق دروغ میگوید ودروغ را برخ او نمیکشند ، ودیدى که کوچک بزرگ را مسخره میکند ، ودیدى پیوند خویشاوندى را بریده اند ، ودیدى که بعضى بعمل فاسد خود افتخار میکنند وتمجید هم میشوند ، و او لبخند میزند وکسى هم چیزى باو نمى گوید ! ودیدى که مردان مانند زنان خود را در معرض عمل نا مشروع قرار میدهند ! ودیدى که زنان با یکدیگر عمل منافى عفت ( مساحقه ) میکنند . هرگاه دیدى که مدح این وآن زیاد شده ، ودیدى که مردم اموال خود را در راه غیر خدا بذل میکنند وکسى را از این کار بر حذر نمیدارند وجلو آنها را نمى گیرند ودیدى که بعضى از مشاهده تلاش و کوشش مؤمنى در امر دین ، پناه بخدا میبرند ! و دیدى که همسایه خود را آزار میرساند وکسى هم او را منع نمیکند ، ودیدى که کافر از دیدن فساد در روى زمین خشنود است ، ودیدى که انواع شراب بطور آشکار نوشیده میشود ! ومردم از خدا نترسیده و بر گرد آن اجتماع میکنند . هرگاه دیدى که امر بمعروف بى ارزش گشته ، ودیدى که اهل فساد در آنچه خدا نمى پسندد ، نیرومند وپسندیده اند . ودیدى که اهل اخبار وحدیث ( علماى دین ) بى مقدار شده اند ودوستداران آنها از نظر افتاده اند ، ودیدى که راه هرگونه عمل خیر بسته شده ، وراه اعمال شر باز است ، ودیدى که حج خانهء خدا تعطیل گشته ومردم را بترک آن وامیدارند ، ودیدى که مردم آنچه را که میگویند عمل نمیکنند . هرگاه دیدى که مردان براى عمل نامشروع با مردان وزنان براى عمل نامشروع بازنان غذاى خوب میخورند ( وتقویت میکنند ) ودیدى که ارتزاق مرد از پشت وى واتزاق زن از جلو است ! ودیدى که زنان مانند مردان مجلسها میگیرند ! ودیدى که صفات زنان در بنى عباس ظاهر گشته ، دست وپاى خود راحنا میگیرند وشانه برموى خود میزنند ، همانطور که زن براى جلب نظر شوهرش موى خود را شانه میکند ! هرگاه دیدى که بمردها پول میدهند که با آنها یا زنان آنها عمل نامشروع کنند ! ودیدى که بمرد رغبت نمودند ومردها هم در این عمل بیکدیگر حسد بردند ، ودیدى که ثروتمند از شخص با ایمان عزیزتر است ، ودیدى که ربا خوارى آشکار است وربا خوار مورد ملامت قرار نمى گیرد ، ودیدى که زنها بعمل زنا افتخار مى کنند ! وهرگاه دیدى که زن رشوه بشوهر خود میدهد واو را وامیدارد که از مردان دست بردارد ( یا اینکه رشوه میدهد که برود با مردان عمل منافى عفت کند تا اوهم با زنان چنین کند ، یا در معاشرت بامردان آزاد باشد ، مؤلف ) ودیدى که بیشتر مردم زنانرا بر اعمال بدشان همراهى میکنند ، ودیدى که مؤمن اندوهگین و از نظر افتاده وخوار است ، ودیدى که بدعتها وعمل زنا آشکار گشته : ودیدى که مردم با شاهد دروغ بدیگران تعدى مینمایند .
ودیدى که حرام حلال گشته ودیدى که امور دینى با رأى شخصى عمل میشود ، وقرآن واحکام آن تعطیل میگردد ، ودیدى که مردم چنان در ارتکاب معاصى جرى شده اند که منتظر رسیدن شب نیستند ( بلکه همهء کارها را علنا در روز انجام میدهند ! مؤلف ) هرگاه دیدى که مؤمن جز با قلب خود قدرت ندارد اعمال زشت را نکوهش کند ودیدى که مال بسیار در راه غضب خداوند صرف میشود ، ودیدى که والیان ، کافران را بخود نزدیک ونیکوکاران را از خود دور میکنند ! ودیدى که والیان در اجراى حکم رشوه میخواهند ودیدى که استاندارى را بمزایده میگذارند ( که هرکس بیشتر پول داد او را باستاندارى برسانند مؤلف ) مى کنند ودیدى که مرد با تهمت وسوء ظن بقتل میرسد ! ودیدى که مردها بمردها پیشنهاد عمل زشت میکنند ، وخود واموالش را در اختیار او میگذارد ! ودیدى که مردان را از نزدیکى با زنان سرزنش مى کنند ( که چرا با مردان آمیزش نمى کنى ) ودیدى که گذران مرد از راه فروش ناموس ( زنش ) تأمین میشود واو این را میداند وبآن تن در مى دهد ! ودیدى که زن شوهر خود را بدبخت مى کند وبرخلاف میل او عمل مى نماید وخرجى شوهرش را مى پردازد ! وهرگاه دیدى که مرد زن و کلفت خود را اجاره میدهد وبه خوردن وخوراکى که از راه رذالت تحصیل میکند راضى میشود ، ودیدى که سوگند خوردن دروغ بخدا زیاد میشود . ودیدى که قمار بازى آشکار شد . ودیدى که علنا شراب فروشى میکنند ومنعى در کار نیست ، ودیدى که زنان مسلمان خود را در اختیار کافران میگذارند . وهرگاه دیدى که لهو ولعب آشکار گشت وکسیکه از کنار آن عبور میکند جلوگیرى نمى نماید ، یا کسى قادر به جلوگیرى آن نیست . ودیدى که مرد با - شرافت در پیش دشمنى که از او وقدرتش وحشت دارد خوار میگردد ، ودیدى که مقربان حکام کسانى هستند که بما اهلبیت ناسزا بگویند . ودیدى که دوستان ما شهادتشان در محکمه پذیرفته نمیشود ، ودیدى که بسخنان دروغ رغبت پیدا میشود ودیدى که شنیدن تلاوت قرآن بر مردم گران ، واستماع سخنان باطل براى مردم آسان است ! ودیدى که همسایه از ترس زبان همسایه اش بوى احترام میگذارد ! ودیدى که احکام الهى تعطیل شده ، ودر موارد آن ، به میل خود عمل مىکنند ودیدى که مساجد طلا کارى شده ، ودیدى راستگوترین مردم ، افتراگویان دروغگو میباشند ودیدى که شر وفساد ظاهر گشته وسعى در سخن چینى میشود . هرگاه دیدى که عمل شنیع زنا شایع شده ، ودیدى که غیبت ، نمک مجلس محسوب میشود ومردم یکدیگر را به آن مژده میدهند . ودیدى که حج وجهاد را براى غیر خدا طلب میکنند . ودیدى که پادشاه ، مؤمن را براى کافر ذلیل میکند ودیدى که ویرانى بیش از عمران وآبادى است ، ودیدى که گذران مرد از راه کم فروشى تأمین میشود ، ودیدى که ریختن خون مردم بى ارزش شمرده میشود ، ودیدى که مرد ریاست را بخاطر رسیدن بدنیا طلب میکند وخود را ببد زبانى مشهور میسازد تا ازوى بترسند وکارهارا باو واگذارند . هرگاه دیدى که نماز سبک شمرده میشود ، ودیدى که مرد مال بسیارى دارد ولى اصلا وجوهات شرعى آنرا نمى دهد ، ودیدى که مرده را از قبر بیرون میاورند واذیت میکنند وکفنش را میفروشند ودیدى که هرج ومرج زیاد شده . ودیدى که مرد هنگام شب با نشاط وسرخوش وموقع صبح خمود وسر مست است ، و به امور زندگى اهمیت نمىدهد ، ودیدى که با حیوانات عمل زشت مى کنند ودیدى که حیوانات یک دیگر را میدرند . هرگاه دیدى که مرد میرود نماز بگذارد ولى وقتى برمى گردد لباسى در بر ندارد ودیدى که دلهاى مردم سخت شده ودیدگان آنها خشکیده ( یعنى ازخوف خدا اشک نمیریزند ) وذکر خداوند بر آنها دشوار است ، ودیدى که پلیدى زیاد شده ومردم نسبت بآن رغبت نشان مى دهند ودیدى که نماز گزار براى اینکه مردم او را به بینند نماز میگزارد ، ودیدى که فقیه به منظور دنیا وریاست وغیر دین تحصیل فقه میکند . هرگاه دیدى که مردم دور کسى را گرفته اند که قدرت را در دست دارد ودیدى کسى که طلب حلال میکند در نظر مردم نکوهش وسرزنش میشود وطالب حرام را مدح واحترام میکنند . ودیدى که در مکه ومدینه کارهائى میکنند که خداوند دوست ندارد وکسى هم نیست که مانع شود وهیچکس آنها را از این عمل زشت باز نمیدارد ، ودیدى که آلات موسیقى در مکه ومدینه آشکار است ودیدى که مرد سخن حقى میگوید وامر بمعروف ونهى از منکر میکند ، ودر انحال کسى بقصد نصیحت نزد او میرود وبوى میگوید : اینرا از زبان تو ساخته اند ( یعنى گفتن سخن حق وامر بمعروف ونهى از منکر ترک میشود ، وارزش خود را از دست میدهد ، که اگر کسى بگوید زشت است ، او را بر حذر میدارند ) ودیدى که مردم به یکدیگر مىنگرند ( از هم تقلید میکنند ) واز افراد شرور پیروى مینمایند .
هرگاه دیدى که راه خیر بکلى خالى است وکسى از آنراه نمیرود ، ودیدى که مرده را جابجا میکنند وکسى هم وحشت نمیکند ودیدى که هر سال بدعت وشرارت بیشتر میشود ودیدى که مردم ومجالس از ثروتمندان متابعت نمى نمایند ودیدى که از فقیر دستگیرى میکنند که باو بخندند وبراى غیر خدا بر او ترحم مىکنند و دیدى که نشانه ها در آسمان پدید میآید ولى هیچکس نمى ترسد ودیدى که مردم در برابر دیدگان همه مانند حیوانات ( بمنظور اعمال زشت ) روى هم میجهند کسى هم از ترس اینعمل را تقبیح نمیکند ؟ هرگاه دیدى که مرد مال بسیار در راه غیر مشروع صرف میکند واز بذل اندک چیزى در راه خدا خود دارى میکند ، ودیدى که بى احترامى بپدر ومادر آشکار گردید ومقام آنها را سبک شمردند ، ونزد فرزندشان سیه روز تر از همه بودند ، و فرزندان از اینکه بپدر ومادرشان افتراء ببندند ، خوشحال میشوند ! و دیدى که زنان بر دولت وسلطنت وهر چیزى که میل به آن دارند غلبه یافته ومسلط گشته اند ! ودیدى که پسر به پدرش افتراء مى بندد وبه پدر ومادرش نفرین میکند واز مرگ آنها خوشحال میشود . هرگاه دیدى که اگر یک روز بر مردى بگذرد ودر آن روز گناه بزرگى مانند زنا وکم فروشى وغل وغش در معامله یا شرابخوارى انجام نداده باشد ، اندوهگین ومحزون است که آن روز را رایگان از دست داده ، وعمرش ضایع شده است ، ودیدى که پادشاه غلات را احتکار میکند ( تا بموقع با قیمت بیشتر بفروشد ) ودیدى که اموال اولاد پیغمبر ( یعنى خمس ووجوهات ) در راه دروغ وقمار وشرابخوارى صرف میشود ودیدى که باشراب مداوا میکنند وفوائد آنرا براى مریض شرح میدهند واز آن شفا مى جویند . ودیدى که مردم در خصوص امر بمعروف ونهى از منکر وترک دیندارى با یکدیگر برابرند . هرگاه دیدى که باد اهل نفاق پیوسته در جریان است ولى نسیم اهل حق نمى وزد ، ودیدى که اذان گفتن ونماز گذاردن بامزد انجام میگیرد . ودیدى که مساجد پر از مردم خدا نترس شده . درآنجا براى غیبت کردن وخوردن گوشت اهل دین جمع میشوند وشراب ومسکرات را توصیف میکنند . ودیدى که آدم مست پیشنماز مردم شده عقل خود را از دست داده ومردم هم مستى را ننک نمیدانند وقتى کسى مست شد احترام پیدا میکند واز وى تقیه مى نمایند ومیترسند واورا رها میکنند وحد نمیزنند وبعلت مستى اورا معذور میدانند ! هرگاه دیدى کسیکه مال یتیم را میخورد در عین حال از صلاح وخوبى خود خبر میدهد ودیدى که قضات بر خلاف دستور الهى حکم مى کنند ودیدى که حکام از راه طمع از خائنین پیروى مى کنند ، ودیدى که حاکم باجرأت تمام ارث را بقیم ورثه یا از میان آنها بشخص فاسق وبد عمل آنها میدهد ( یعنى آنها رشوه بحاکم میدهند وحاکم هم حکم میکند که اموال بآنها برسد - مؤلف ) چون آن فساق ارثیه را بدینگونه از حکام بچنک آوردند ، حکام آنها را بحال خود میگذارند که با آن مال هرچه میخواهند بکنند . هرگاه دیدى که روى منبرها بمردم دستور تقوى وپارسائى میدهند ولى خود گوینده بگفته خود عمل نمیکند ، ودیدى که اوقات نماز را سبک میشمارند ودیدى که شخص وجوه خبریه را بوسیله دیگرى صرف میکند وبخاطر خدا نمیدهد و به در خواست مردم میدهد ، ودیدى که همت مردم شکم وعورت آنهاست واز خوردن حرام یا ارتکاب عمل حرام پروا ندارند ، ودیدى که دنیا بآنها روى آورده ، وخلاصه هرگاه دیدى که اعلام حق کهنه شده است خود را نگاهدار ونجات از این مهالک را از خداوند بخواه وبدانکه مردم با این نافرمانیها سزاوار عذابند ، اگر عذاب بر آنها فرود آمد وتو درمیان آنها بودى باید بشتابى بسوى رحمت حق تا از کیفرى که آنها بواسطه سرپیچى از فرمان خدا مى بینند بیرون بیائى ، وبدانکه خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیگرداند وان رحمة الله قریب من المحسنین .

* حدیث شماره : 568 *
* در نهج البلاغه از علی علیه السلام منقول است که فرمود : بدانید پدر و مادرم بفداى آن عده اى که نام آنها در آسمان معروف و در زمین ناشناخته اند . آگاه باشید و منتظر پشت کردن کارهایتان و از هم گسیخته شدن اجتماع و اتحادتان و حاکم شدن فرزندانتان بر شما باشید و اینها زمانى است که بدست آوردن نان حلال براى مؤمن مشکل تر از تحمل ضربت شمشیر بوده وزمانى است که فقیر ویا هدیه گیرنده مزد وپاداش او بیش از هدیه دهنده ویا صدقه دهنده بوده وزمانى است که بدون خوردن شراب ، از زیادى نعمت مست شده و بدون اضطرار ، سوگند یاد کرده و دروغ مىگوید و زمانى است که بلاها شما را در زحمت و فشار قرار داده و به شما زخم مىزند چنانکه جهاز شتر گردن او را زخمى مىنماید و چقدر این بلا و مصیبت طولانى و چقدر این آرزو ( ظهور ) دور مىباشد .
* *


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

یکشنبه 85 شهریور 26  5:17 صبح

* حدیث شماره : 17 *
* از ابو زاهریه ، از حبیر بن نفیر ، از عوف بن مالک ، از رسول خدا ( ص ) منقول است که فرمود : اى عوف چگونه خواهى بود ، زمانى که این امت 73 گروه شوند ، که تنها یکى از این گروهها در بهشت و سایر آنها در آتش اند عرض کردم : اى رسول خدا ( ص ) آن تفرقه چه زمانى خواهد بود ؟ حضرت فرمود : زمانى که مأمورین انتظامى زیاد شوند و کنیزکان مالک شوند و بره کوچک ( شاید مراد بچه هاى خلفا باشند ) بر منبر بنشینند وقرآن را با آهنگ بخوانند ، و مساجد را زینت کنند و منبرها را بالا ببرند و غنائم ومال امام را گروه غالب بگیرد و زکات و صدقه را زیان بشمارند و امانت را غنیمت پندارند و در دین براى غیر خدا علم بیاموزند و مرد از زنش فرمان برد و از مادرش نافرمانى کند و پدرش او را رها نماید و آخر این امت اول را لعنت کند و فاسقها بزرگان و سران قبیله و فامیل شوند و پست ترین مردم امت رهبر قوم گردند وبخاطر ترس وپرهیز از شر فرد اورا احترام نهند ، پس در این هنگام است ( هفتاد و سه فرقه شدن امت ) و مردم در آن هنگام از بیم ، به شام پناه مىبرند تا از شر دشمنانشان محفوظ باشند . گفتم : آیا شام فتح مىشود ؟ حضرت فرمود : آرى . نزدیک است ، پس از فتح شام جنگها وفتنه ها روى مىدهد وآنگاه فتنهء کور پدید مىآید ، سپس بعضى از فتنه ها بهم مىپیوندند تا اینکه مردى از اهل بیت من که به او مهدى ( علیه السلام ) مىگویند ظهور نماید بنابر این اگر او را درک نمودى پیرویش نما و از هدایت یافتگان بدست او باش .
المفردات : وقعدت الحملان : أی حکم المسلمین الأطفال . واتخذ الفیء دولا : احتکرت ثروات المسلمین بین فئة خاصة .
* حدیث شماره : 21 *
* حصین بن مخارق ، از موسى بن جعفر ، از پدرش و او از علی ( ع ) و وى از رسول خدا ( ص ) روایت کرده است که فرمود : میان دو گروه جاهل برانگیخته و مبعوث شدم گروه جاهل دوم ( که بعد از پیامبر صلى الله علیه وآله هستند ) بدتر از گروه جاهل اول مىباشند ( که پیش از رسول صلى الله علیه وآله بودند )

* حدیث شماره : 220 *
* سعید مقبرى ، از ابو هریره ، از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت کرده که فرمود : ساعت ، ( قیامت یا قیام حضرت مهدى علیه السلام ) بر پا نخواهد شد تا آنکه امت من مانند دیگران ، به حکومت وقدرت رسیده ، ومطابق ، آنها عمل خواهند کرد ، مردم گفتند : یا رسول الله آیا مانند فارس وروم حکومت خواهند کرد ؟ حضرت فرمود : مگر غیر از فارس وروم ، مردمى دیگر هم هستند !
المفردات : مأخذ الأمم : أی تسلک مسلکها .
* حدیث شماره : 41 *
* مرزوق ابو عبد الله حمصى ، از ابو أسماء رحبى ، از ثوبان غلام آزاد شدهء رسول خدا ( ص ) و او از رسول اکرم ( ص ) روایت کرده است که آن حضرت فرمود : نزدیک است که ملتها از هر ناحیه اى بر شما هجوم آورند همانگونه که خورندگان ، بر ظرف غذا هجوم مىبرند . راوى مىگوید عرض کردیم : اى رسول خدا ، آیا ما آن روز تعداد اندکى هستیم ؟ حضرت فرمود : شما در آن روز زیاد هستید ولى مانند کف روى سیل هستید ، ترس ووحشت از دلهاى دشمنان شما برداشته شده ودر قلوب شما ( وهن ) قرار داده شده ، راوى مىگوید عرض کردیم : ( وهن ) چیست ؟ حضرت فرمود : دوستى زنده بودن و کراهت داشتن از مرگ .


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

شنبه 85 شهریور 25  5:43 صبح

* حدیث شماره : 761 *
* ابراهیم بن زیاد خارقى ، از ابو بصیر نقل کرده که وى مىگوید به امام صادق علیه السلام عرضکردم که امام باقر علیه السلام : مىفرمود قائم آل محمد ( صلوات الله علیهم اجمعین ) دو غیبت داشته که یکى از دیگرى طولانىتر مىباشد ، امام صادق علیه السلام فرمود : آرى ( همینطور است ) واین امر نخواهد شد تا آنکه شمشیر ، بنى فلان ، مختلف ودائر ، وحلقه تنگ تر شود سفیانى خروج کند و بلا شدت پیدا نموده ودر میان مردم کشت وکشتار راه افتد آنگاه به حرم الهى ( کعبه ) و حرم رسول الله صلى الله علیه وآله پناه خواهند برد .

* حدیث شماره : 997 *
* حسن بن محبوب ، از ابراهیم ( بن زیاد ) خارقى ، از ابو بصیر ، از امام صادق به نقل از امام باقر علیهما السلام آورده که فرمود : آرى ، آن ( ظهور قائم علیه السلام ) نخواهد شد تا آنکه میان ، بنى فلان ، اختلاف افتاده ، وبه روى یکدیگر شمشیر بکشند ، حلقه تنگ شود وسفیانى خروج نماید وبلاء شدت یابد ، ومرگ وکشت وکشتار مردم را فرا بگیرد که مجبور شوند به حرم خداوند وحرم رسول الله صلى الله علیه وآله ( به مکه ومدینه ) پناه ببرند .

* حدیث شماره : 999 *
* حسن بن محبوب زراد ، از عبد الله بن سنان ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : مرگ وکشت وکشتار مردم را چنان در بر خواهد گرفت که مردم به حرم ( مکه یا مدینه ) پناهنده خواهند شده آنگاه منادى وسخنگوى صادق وراستگوئى از شدت جنگ ، ندا مى دهد که براى چه مى جنگید ومى کشید ؟ صاحب شما ، فلانى ، است .

* حدیث شماره : 1005 *
* عبد الله بن جبله ، از پدرش ، از محمد بن ثابت ، از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده و مىگوید : از آن حضرت سئوال کردم ، آیا پیش از این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) علامتى وجود خواهد داشت ؟ فرمود : آرى . عرض کردم : آن چیست ؟ فرمود : هلاک شدن عباسى ، وخروج سفیانى وکشته شدن نفس زکیه وفرو رفتن ( سپاه سفیانى ) در بیداء ، وصدا از آسمان . عرضکردم : فدایت شوم ، بیم دارم که این رخدادها به طول انجامد ! فرمود : خیر ، اینها مانند دانه هاى تسبیح پشت سر هم خواهند آمد .

* حدیث شماره : 1031 *
* حسین بن مختار ، از ابن ابی یعفور ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که به راوى فرمود : ( علامتهاى قیام حضرت مهدى علیه السلام را ) با دستت بشمار هلاک شدن فلانى ( یکى از شخصیتهاى بنى عباس ) و خروج سفیانى وکشته شدن نفس ( زکیه ) وفرو رفتن سپاه ( سفیانى ) در زمین وندا . عرض کردم صوت و ندا آیا همان نداى آسمانى است ؟ فرمود : و بوسیله آن صاحب این امر ( حضرت مهدى علیه السلام ) شناخته مى گردد ، فرج وگشایش همه اش در گرو هلاک شدن فلانى ( از بنى عباس ) مىباشد .

 حدیث شماره : 783 *
* وهیب بن حفص ، از ابوبصیر ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : زمانى که ببینید آتشى از سمت مشرق مانند ستون بلندى سه یا هفت روز پدیدار شده است آمادهء فرج آل محمد علیهم السلام ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) باشید اگر خداوند متعال بخواهد ، که خداوند عزیز و حکیم مىباشد . . . سپس حضرت فرمود : خروج سفیانى و یمانى و خراسانى در یک سال ودر یک ماه ودر یک روز پشت سر هم ( مثل دانه هاى تسبیح ) واقع شده وگرفتارى وبلا وناراحتى از هر سو روى مىآورد ، واى بر کسیکه با آنها مخالفت نماید . در میان آنها پرچمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى یافت نمى شود . زیرا آن پرچم هدایت استکه بسوى حضرت صاحب الزمان ( علیه السلام ) دعوت مى نماید . زمانى که یمانى خروج کند ، فروش اسلحه به مردم و به مسلمانان حرام مى گردد . وزمانیکه یمانى خروج کند همراه او قیام کن که پرچم او پرچم هدایت مى باشد . وهیچ مسلمانى حق ندارد با او مخالفت کرده وسر پیچى نماید هر که چنین کارى کند از اهل آتش خواهد بود . زیرا او به حق وبه راه مستقیم دعوت مىنماید .

* حدیث شماره : 1054 *
* حسن بن علی بن أبی حمزه ، از پدرش ، و وهیب بن حفص ، از ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : هنگامیکه مردم در عرفات در حال وقوف مى باشند ، ناگاه سواره اى ، سوار بر شتر سریع و تیز تک ، نزد مردم آمده وخبر مرگ خلیفه اى را که با مرگ او فرج آل محمد صلى الله علیه وآله وفرج همگى مردم ، آغاز مىشود به آنها مى رساند ، وحضرت فرمود : زمانیکه علامتى را در آسمان ملاحظه کردید که آتشى بزرگ از سمت مشرق نمودار است ، وچندین شب ادامه خواهد داشت ، در آن زمان ، فرج مردم ظاهر شده وآن ، اندکى قبل از قیام حضرت قائم علیه السلام مىباشد .

* حدیث شماره : 774 *
* در روایت سید على بن عبدالحمید از امام باقر علیه السلام آمده است : زمانى که سپاه سفیانى در زمین فرو مى روند ، حضرت قائم علیه السلام در آن هنگام در مکه بوده که به کعبه پناهنده شده ومىگوید : من ولى الله هستم ، آنگاه بین رکن و مقام با آن حضرت بیعت مى نمایند . . . . و همراه آن حضرت عهد و پیمانى از رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم مىباشد که دست بدست از پدرانش به آن حضرت رسیده است ، چنانچه تشخیص امور ، و شناخت حضرت براى مردم مشکل گردد ، و نداى آسمانى که بنام آن حضرت ونام پدرش مى باشد ، مشکلى نخواهد داشت .

* حدیث شماره : 1003 *
* یعقوب بن یزید ، از زیاد قندى ، از گروهى از یارانش از امام صادق علیه السلام روایت کرده که از آن حضرت سئوال شد ، آیا خروج سفیانى از وقایع حتمیه است ؟ حضرت فرمود : آرى وکشته شدن نفس زکیه وقیام حضرت قائم ( علیه السلام ) از وقایع حتمیه بوده وفرو رفتن ( سپاه سفیانى ) در سرزمین بیداء وظاهر شدن دستى از آسمان ، ونداء از آسمان هم از حتمیات است . عرض کردم : منظور از ندا چیست ؟ فرمود : منادى از آسمان باسم حضرت قائم وپدرش ( علیهما السلام ) ندا خواهد داد .

* حدیث شماره : 1004 *
* ابی خالد قماط ، از حمران بن أعین ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : از رخدادهاى قطعى که پیش از قیام حضرت قائم ( علیه السلام ) اتفاق خواهد افتاد خروج سفیانى وفرو رفتن ( سپاه وى ) در زمین بیداء ، وکشته شدن نفس زکیه ، ونداء منادى از آسمان ، مى باشند

* حدیث شماره : 1005 *
* عبد الله بن جبله ، از پدرش ، از محمد بن ثابت ، از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده و مىگوید : از آن حضرت سئوال کردم ، آیا پیش از این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) علامتى وجود خواهد داشت ؟ فرمود : آرى . عرض کردم : آن چیست ؟ فرمود : هلاک شدن عباسى ، وخروج سفیانى وکشته شدن نفس زکیه وفرو رفتن ( سپاه سفیانى ) در بیداء ، وصدا از آسمان . عرضکردم : فدایت شوم ، بیم دارم که این رخدادها به طول انجامد ! فرمود : خیر ، اینها مانند دانه هاى تسبیح پشت سر هم خواهند آمد .

* حدیث شماره : 1031 *
* حسین بن مختار ، از ابن ابی یعفور ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که به راوى فرمود : ( علامتهاى قیام حضرت مهدى علیه السلام را ) با دستت بشمار هلاک شدن فلانى ( یکى از شخصیتهاى بنى عباس ) و خروج سفیانى وکشته شدن نفس ( زکیه ) وفرو رفتن سپاه ( سفیانى ) در زمین وندا . عرض کردم صوت و ندا آیا همان نداى آسمانى است ؟ فرمود : و بوسیله آن صاحب این امر ( حضرت مهدى علیه السلام ) شناخته مى گردد ، فرج وگشایش همه اش در گرو هلاک شدن فلانى ( از بنى عباس ) مىباشد .

* حدیث شماره : 310 *
* ابو هریرة مىگوید از رسول الله صلى الله علیه وآله شنیدم که مىفرمود : با شخصى در میان رکن ومقام ( با حضرت مهدى علیه السلام ) بیعت خواهد شد . نخستین کسانى که حرمت خانهء کعبه را از بین مىبرند خود اهل مکه هستند که به محض بىاحترامى به آن به هلاکت وبدبختى مى افتند . سپس سپاهى از حبشه آمده وکعبه را خراب مىکند که بعد از آن ساخته نخواهد شد ، و آنان گنج و زیورهاى کعبه را خواهند برد .

172 - " یطلع نجم من المشرق قبل خروج المهدی له ذناب "
* حدیث شماره : 172 *
* کعب روایت مى کند ( وآنرا به پیامبر صلى الله علیه وآله نسبت نداده است ) . که پیش از ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) ستارهء دنباله دارى از سمت مشرق طلوع مىکند .

781 - " آیتان تکونان قبل قیام القائم علیه السلام ، لم تکونا منذ هبط آدم إلى الأرض : تنکسف الشمس فی النصف من شهر رمضان ، والقمر فی آخره . فقال رجل : یا ابن رسول الله تنکسف الشمس فی آخر الشهر والقمر فی النصف ! فقال أبو جعفر علیه السلام : إنی أعلم ما تقول ، ولکنهما آیتان لم تکونا منذ هبط آدم علیه السلام "
* حدیث شماره : 781 *
* ثعلبة بن میمون ، از بدر بن خلیل ازدى ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : دو نشانه قبل از قیام حضرت قائم علیه السلام اتفاق خواهد افتاد که قبل از آن از زمان آمدن حضرت آدم به زمین سابقه نداشته است یکى گرفتگى خورشید در نیمه ماه رمضان ودیگرى ماه گرفتگى در آخر همان ماه . مردى گفت : اى فرزند رسول خدا خورشید گرفتگى در آخر ماه خواهد بود ! حضرت فرمود : من مىدانم چه مىگویم . ولى آن دو نشانه از زمان نزول حضرت آدم علیه السلام هرگز اتفاق نیفتاده است .

782 - " إن لمهدینا آیتین لم تکونا منذ خلق السماوات والأرض ، ینکسف القمر لأول لیلة من رمضان ، وتنکسف الشمس فی النصف منه ، ولم تکونا منذ خلق الله السماوات والأرض "
* حدیث شماره : 782 *
* عمرو بن شمر ، از جابر از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود : همانا مهدى ما ( علیهم السلام ) دو نشانه دارد که از آغاز خلقت آسمان وزمین سابقه نداشته اند یکى ماه گرفتگى در شب اول ماه رمضان ودیگر خورشید گرفتگى در نیمه دیگر همان ماه . واین دو هرگز از ابتداى خلقت آسمان و زمین سابقه نداشته اند .

 - " علامة خروج المهدی کسوف الشمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشرة وأربع عشرة منه "
* حدیث شماره : 1021 *
* این روایت به نحو ارسال از علی بن أبی حمزه ، از ابو بصیر ، از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود : علامت قیام حضرت مهدى علیه السلام ، گرفتن خورشید در روز سیزدهم و چهاردهم ماه رمضان خواهد بود .

* حدیث شماره : 1518 *
* در روایت ابو الجارود از امام باقر ( ع ) نقل شده است که فرمود : " خداوند مى تواند نشانه اى را فرو فرستد " ودر آخر الزمان نشانه هایى را به شما ارائه خواهد داد ، از جمله : " دابة الارض ، دجال ، وفرود آمدن عیسى بن مریم علیه السلام ، وطلوع خورشید از مغرب " .

* حدیث شماره : 1524 *
* از امیر المؤمنین على بن أبی طالب ( ع ) روایت شده که فرمود : آگاه باشید ، مردم پس از آنکه خورشید از مغرب طلوع نمود ، مانند امروزشان خواهند بود ، در پى اولاد وفرزند هستند ، هر مردى که دیگرى را ملاقات مى کند مىگوید کى متولد شده اى ؟ مىگوید : زمان طلوع خورشید از مغرب [ در آن هنگام ] توبه ، بر داشته مىشود ، و کسى که قبلا ایمان نداشته ویا از ایمان خود کسب خیر ( توبه ) نکرده باشد ، ایمانش به حال او سودمند نخواهد بود .

986 - " لا یخرج القائم حتى یخرج قبله اثنا عشر من بنی هاشم کلهم یدعو إلى نفسه "
* حدیث شماره : 986 *
* أحمد بن عائذ ، از ابن خدیجه ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : حضرت قائم ( علیه السلام ) قیام نخواهد کرد تا اینکه دوازده تن از بنى هاشم خروج مى کنند ، هر یک بسوى خود دعوت مىنمایند .

* حدیث شماره : 1068 *
* ابن محبوب ، از یعقوب سراج نقل کرده ومىگوید به امام صادق علیه السلام عرضکردم : فرج شیعیان شما چه زمانى است ؟ فرمود : زمانیکه فرزندان عباس ( بنى عباس ) با یکدیگر اختلاف کرده وقدرت و حکومت آنها از هم گسسته شود وکسانى که جرأت تعرض به آنها را نداشتند به حکومت آنها طمع بورزند ، وعرب مشکلات خود را رها کرده وهر جوجه اى به هواى پرواز مى افتد ( کنایه از اینکه هر کسى براى خود داعیه قدرت پیدا مى کند ) وشخص شامى ( سفیانى ) ظهور کرده ویمانى ( از یمن ) روى آورده وحسنى ( سید حسنى ) تحرک نظامى مىنماید وصاحب این امر ( حضرت مهدى علیه السلام ) از مدینه به سمت مکه خارج شده در حالیکه میراث رسول الله صلى الله علیه وآله را بهمراه دارد . عرضکردم : میراث رسول الله صلى الله علیه وآله چیست ؟ فرمود : شمشیر وزره وعمامه وعبا ( برد ) وعصا وپرچم ولباس جنگ وزین اسب رسول الله صلى الله علیه وآله ، آن هنگام حضرت مهدى علیه السلام وارد مکه شده وشمشیر را از نیام مىکشد وزره را پوشیده وپرچم را باز مىکند وعبا وعمامه را پوشیده وعصا را بدست مىگیرد آن زمان است که خداوند اجازه ظهور به آنحضرت مىدهد وآنگاه بعضى از دوستان وآشنایان آنحضرت که از قضیه با خبر مى شوند به سید حسنى خبر داده واو نیز بسرعت خروج نموده ( که به یارى حضرت برود ) که اهل مکه بر او یورش برده ووى را مىکشند وسرش را نزد شخص شامى ( سفیانى ) مىفرستند ، آنگاه حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) ظهور کرده ومردم با او بیعت نموده وپیرویش مى نمایند ، وشخص شامى پس از این قضیه سپاهى به مدینه مى فرستد که خداوند آنها را به مدینه نرسیده نا بود مى سازد ، آنهنگام تمامى فرزندان علی علیه السلام ( سادات علوى ) از مدینه فرار کرده ، ودر مکه به حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) ملحق مى گردند ، سپس حضرت به عراق رفته وسپاهى به مدینه مى فرستد تا آنکه امنیت شهر ومردم را بر قرار کرده تا مردم بتوانند به آنجا برگردند .
1068 - المصادر :
* : الکافی : ج 8 ص 224 - 225 ح 285 - وعنه ( محمد بن یحیى ) عن أحمد بن محمد ، عن ابن محبوب عن یعقوب السراج قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : متى فرج شیعتکم ؟ قال : فقال : -
* : النعمانی : ص 270 ب 14 ح 42 .....

* حدیث شماره : 1071 *
* قتیبه أعشى ، از أبان بن تغلب ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : زمانیکه پرچم حق ( پرچم حضرت مهدى علیه السلام ) ظاهر شود ، تمام مردم در شرق وغرب جهان آنرا نفرین مىکنند ، آیا مى دانى چرا ؟ عرض کردم : خیر ، فرمود : بخاطر اینکه اشخاصى از اهل بیت ( از سادات ) قبل از حضرت مهدى علیه السلام به حکومت رسیده وبا ظلم وجور رفتار کرده اند ، ( مردم تصور مى کنند که حضرت هم از آن دسته است و بناى ظلم و ستم دارد ) .
1071 - المصادر :
* : النعمانی : ص 298 - 299 ب 17 ح 4

* حدیث شماره : 610 *
* از علی علیه السلام : اى مردم ! قریش امامان عرب هستند نیکانشان امام نیکان وفاجرها وکنهکارانشان امام فاجرها وکنهکاران . بدانید که سنگ آسیا بگرد ضلالت خواهد چرخید وهنگامیکه برپایه وستون خود راست بایستد ، با چرخش خود همه چیز را آرد مى کند ، وچرخش آسیاى آن طوریستکه بیننده از آن خوشش مى آید وزمان فریبندگى آن ، زمان اوج آن خواهد بود ( اشاره به اینکه حکومت ظلم با همه فریبندگى وزیبائى خواهد آمد ) اما نابود واز هم گسیختن آن فقط بدست خدا مى باشد . آگاه باشید ، من و نیکان از عزت واهل بیتم عالم ترین مردن در کودکى وصبورترین آنها در بزرگى مى باشیم . پرچم حق با ماست که هرکس از آن جلوتر رفته ، از دین بیرون شده وهرکس از آن عقب بیفتد ، نابود وهلاک کشته ، وهرکس با آن حرکت کند به هدف خواهد رسید ومائیم اهل بیت رحمت ، وبواسطهء ماست که در هاى حکمت گشوده شده وما به حکم خدا حکم کرده وبواسطهء علم خداست که دانسته وآموخته وعالم گشته ایم واز شخص صادق وراستگو ( صلى الله علیه وآله ) شنیده ایم .
پس چنانچه از ما پیروى کنید ، نجات پیدا کرده وچنانچه به ما پشت کنید ، خداوند شما را بدست ما عذاب خواهد کرد بواسطهء ماست که خداوند گره هاى ذلت را از گردن هاى شما باز نموده وختم خواهد نمود ، نه به شما . ( ما محور هستیم ) آنها که عقب مانده اند باید به ما ملحق شده وآنها که جلو رفته اند باید به نزد ما برگردند ، وچنانچه عجله نکنید یا نخواهید که مقدرات الهى عقب بیفتد ( گرچه بشر ذاتا اینگونه است ) براى شما مى گفتم از جوانانى از غیر عرب واز فرزندان عرب وقدرى از پیر مردها که مقدار آنها بقدر نمک در غذا مى باشد ، که نمک غذا از چیزهاى دیگر در آن کمتر است .
غیبت ها در ما وانتظار براى شیعیان ماست . ما وشیعیانمان با درد معده وتب وشمشیربه سوى خدا خواهیم رفت ودشمنان ما با مرض ودمل ودیگر بلاها وانتقامهائى که خداوند براى آنها پیش خواهد آورد ، هلاک خواهند شد . بخدا قسم ، اگر آنچه را که مى دانم براى شما بگویم ، گروهى از شما خواهند گفت که او چقدر دروغگو مىباشد . چنانچه از میان شما ( شیعیان ) صد نفر را که دلهاى آنان مانند طلا است انتخاب کرده واز آن میان نیز ده نفر را بر گزینم وحدیثى را که در مورد ما اهل بیت هر چند هم آسان باشد ، برایشان بگویم ، در حالیکه جز حق وراستى در بین نباشد ، باز هم خواهند گفت که ، على از دروغگوترین مردم است . در حالیکه اگر به ده نفر از غیر شیعه ، احادیث زیادى را در تعریف دشمنان خود وکسانى که به ما ظلم کرده اند ، بگویم خواهند گفت که ، على از راستگوترین مردم است . ( یعنى اینکه فضائل ما را شیعیان خاص ما تحمل نمى کنند . اما فضائل دروغین دشمنان ما را مخالفین ما مى پذیرند ، سخنران هلاک شده وکسى که عده اى یار ویاور دارد متحیر بوده وقلب ها در دگرگونى غوطه ورند ، بعضى از دلها سر سبز وپر محصول وبعضى مانند شوره زار بى حاصل وبعضى حاصلخیز وبعضى دیگر چون زمینهائى که چیزهاى مختلفى در آن روینده مى باشند ( یعنى اینکه دیگر حرف بى اثر بوده ویار ویاور بدرد نمى خورد ودلها مختلف شده وهر که بسوئى مى رود ) .
اى فرزندان من ، کوچکترها باید به بزرگترهاى خود نیکى کرده ، وبزرگترها هم باید به کوچکترها به مهربانى رفتار نمایند ، ومانند گمراهان جفا پیشه اى نباشید که در دین تحقیق نکرده ودر باره خداوند متعال از یقین خالص بى بهره گشته اند ، که مانند تخم مرغ زود مى شکنند ، اى واى بر جوجه هاى آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) از دست خلیفهء جبار وستمگر وعیاشى که خلف وفرزندان مرا در آینده سبک شمرده وخوار خواهد کرد ، وبخدا قسم محققا تأویل آنچه را که به پیامبران نازل گشته وزمان وعده هاى الهى واتمام کلمات خداوند را ، مى دانم ، ومردى از اهل بیت من خواهد آمد که قدرتمند بوده وبه امر خداوند وحکم الهى ، امر وحکم خواهد نمود ، اما این بعد از زمانى استکه بسیار سخت وفضاحت بار بوده وبلاء آن شدید وامیدها در آن بر باد شده ورشوه در آنزمان معمول گردیده باشد .
610 - المصادر :
* : ملاحم ابن المنادی : ص 64 - ....

* حدیث شماره : 643 *
* از امیرالمؤمنین علی علیه السلام منقول است که در خطبه اى فرمود : آن امر الهى است که قطعا انجام خواهد شد آنگاه حضرت ، حضرت مهدى علیهما السلام را مخاطب قرار داده ، مىفرماید : پس اى فرزند بهترین کنیزان تا کى منتظرى ، مژده باد ترا به یارى نزدیک از جانب خداى مهربان ، پدر و مادرم فداى آن عده کمى که نام آنها در جهان ناشناخته مىباشد ، حتما وقت ظهور وقیام آنها اکنون رسیده وامضا گشته است . بسیار شگفت آور است از اتفاقات میان ، جمادى و رجب ، از اجتماع متفرقات و درو شدن گیاهان و از صداها و نداهاى پشت سرهم سپس فرمود : حکم وداورى تمام شده و امر الهى حتمى و قطعى مىباشد .
643 - المصادر :
* : کتاب صفین - المدائنی : على ما فی ینابیع المودة .
* : ینابیع المودة : ص 512 ب 99

* حدیث شماره : 1150 *
* ( امام صادق علیه السلام در پاسخ سؤال راوى از مدت حکومت حضرت مهدى علیه السلام مىفرماید ) : هفت سال ، که روزهاى آن طولانى بوده بطورى که یک سال آن معادل ده سال از سالهاى شماست که در آن صورت هفت سال حکومت حضرت ، هفتاد سال از سالهاى شما خواهد بود و هنگام قیام حضرت در جمادى الاخرة و ده روز از ماه رجب بارانى بر مردم خواهد بارید که مردم مانند آنرا هرگز ندیده اند و خداوند بواسطهء آن گوشت و بدنهاى مؤمنین را در قبرهایشان مىرویاند ، چنانکه گویا مىبینم از طرف جهینه دارند مىآیند و خاکها را از موهاى خود مىتکانند و پاک مىکنند .
1150 - المصادر :
* : الفضل بن شاذان : على ما فی غیبة الطوسی .
* : الارشاد : ص 363

* : منتخب الأثر : ص 487 ف 9 ب 1 ح 1 عن غیبة الطوسی .

متن عربی و مصادر حذف شد


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

جمعه 85 شهریور 24  5:23 صبح

* حدیث شماره : 576 *
* از علی علیه السلام منقول است که فرمود : زمانیکه خدا بخواهد آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) را ظاهر نماید ، جنگ از ماه صفر تا ماه صفر آینده شروع گشته واین ابتداى خروج حضرت مهدى علیه السلام خواهد بود . ابن عباس گفت : اى امیرالمؤمنین ، حوادثى که دال بر ظهورآن حضرت باشد چقدر نزدیک خواهد بود ؟ چشمان علی علیه السلام پر از اشک شد و فرمود : زمانیکه شکافى در سد فرات افتاده و آب به کوچه هاى کوفه برسد ، آنگاه است که شیعیان ما باید آماده دیدار حضرت قائم علیه السلام باشند .

* حدیث شماره : 734 *
* على بن أبو حمزه از پدرش و وهیب از ابوبصیر و او از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : قیام حضرت مهدى علیه السلام در سال ، فرد خواهد بود ، نه - یک ، سه - پنج - و فرمود : پس از آنکه بنى امیه اختلاف پیدا کرده و سلطنت از دستشان رفت وبنى عباس به حکومت رسیدند آنها نیز حکومت کرده ، و سلطنت آنها در خوشى و رفاه خواهد بود تا آنکه اختلاف کرده و حکومت از دستشان برود . و اهل مشرق ومغرب با یکدیگر اختلاف نموده وهمچنین اهل قبله ( مسلمانان ) ووحشت و سختى عجیبى مردم را در بر بگیرد وهمینگونه خواهد بود ، تا آنکه منادى از آسمان ندا دهد که ناله ها برخواهد خواست ، پس بخدا سوگند گویا مىبینم ( حضرت مهدى علیه السلام ) با مردم در مورد امر جدید وکتاب جدید وسلطنت جدید از آسمان ، بیعت کرده ودر هیچ کجا پرچم او شکست نخواهد خورد تا آنکه از دنیا برود .

* حدیث شماره : 1053 *
* حسن بن محبوب ، از على بن حمزه ، از أبو بصیر ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : حضرت قائم علیه السلام قیام نخواهد کرد مگر در سال هاى فرد ، سال یک یا سه یا پنج یا هفت یا نه .

* حدیث شماره : 1055 *
* علی بن أبی حمزه ، از ابو بصیر ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : مدتى پیش از قیام حضرت قائم ( علیه السلام ) سالى خواهد بود که میوه ها وخرماها در اثر بارندگى زیاد ، بر درختان فاسد مىگردند ، بنابراین در آن هنگام در قیام آنحضرت تردید نکنید .

* حدیث شماره : 1464 *
* على بن ابو حمزة ، از ابو بصیر واو از امام صادق ( ع ) روایت کرده که فرمود : قبل از ظهور قائم ( ع ) قطعا سالى خواهد آمد که مردم در آن سال ، دچار قحطى نشده واز نگرانى مردن به شدت بیمناک خواهند شد ، واموال ودارایى وجانها ومحصولات آنها دستخوش کاستى خواهد شد واین معنا در کتاب الهى بیان شده است ، وسپس این آیهء شریفه را تلاوت فرمود : " وشما را بوسیلهء بیم وگرسنگى وکاستى در دارایى وجانها ومحصولات ، مى آزماییم وشکیبایان را مژده بده " .

* حدیث شماره : 574 *
* از على بن محمد بن أعلم ازدى ، از پدرش ، از جدش نقل کرده که گفت : علی علیه السلام فرمود : قبل از قیام حضرت قائم علیه السلام دو مرگ سرخ و سفید و حمله ملخها در وقت خودش و حمله آنها در غیر وقت خودش بوجود خواهد آمد . اما مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سفید طاعون خواهد بود .

* حدیث شماره : 576 *
* از علی علیه السلام منقول است که فرمود : زمانیکه خدا بخواهد آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) را ظاهر نماید ، جنگ از ماه صفر تا ماه صفر آینده شروع گشته واین ابتداى خروج حضرت مهدى علیه السلام خواهد بود . ابن عباس گفت : اى امیرالمؤمنین ، حوادثى که دال بر ظهورآن حضرت باشد چقدر نزدیک خواهد بود ؟ چشمان علی علیه السلام پر از اشک شد و فرمود : زمانیکه شکافى در سد فرات افتاده و آب به کوچه هاى کوفه برسد ، آنگاه است که شیعیان ما باید آماده دیدار حضرت قائم علیه السلام باشند .

* عبدالرحمان بن حجاج ، از سلیمان بن خالد ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : پیش از قیام قائم علیه السلام ، دو نوع مرگ خواهد آمد ، مرگ سرخ و سفید ، چنانکه از هر هفت نفر ، پنج نفر آن خواهد رفت ( شاید مراد اینستکه پنج هفتم مردم از بین خواهند رفت ) مرگ سرخ شمشیر ومرگ سفید ، طاعون خواهد بود .
* حدیث شماره : 1036 *
* على بن حمزه ، از ابو بصیر ، از امام صادق علیه السلام روایت مى کند که حضرت فرمود : اى ابا محمد ( کنیه ابو بصیر ) ما خانواده اى هستیم که براى ( قیام حضرت قائم علیه السلام ) وقت تعیین نمىکنیم ، وحضرت محمد صلى الله علیه وآله فرمود ، آنهائیکه وقت تعیین مىکنند ، دروغگو هستند ، اى ابا محمد پیش از این واقعه ( قیام حضرت قائم علیه السلام ) پنج علامت ونشانه خواهد بود ، نخستین نشانهء نداء ( آسمانى ) در ماه رمضان وخروج سفیانى وخروج خراسانى وکشته شدن نفس زکیه و فرورفتن ( سپاه سفیانى در ) زمین ، بیداء ، سپس فرمود : اى ابا محمد : پیش از این امر دو طاعون خواهد بود ، طاعون سفید وطاعون قرمز . عرضکردم ، آنها چیستند فرمود : اما طاعون سفید ، مرگى استکه مردم را مانند سیل از بین مى برد ، واما طاعون قرمز ، مرگ با شمشیر است ( بیمارى طاعون وجنگ هر دو مردم را بشدت از بین خواهد برد ) وحضرت قائم علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه از داخل آسمان در شب بیست وسوم ( در ماه رمضان ) شب جمعه ندائى به گوش خواهد رسید عرضکردم ، به چه چیزى ندا خواهد شد فرمود : نام آنحضرت و نام پدرش ( علیهما السلام ) به این صورتکه ، آگاه باشید فلانى فرزند فلان ، قائم آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) بوده ، به او گوش دهید واز او اطاعت نمائید ، آنگاه هیچ جاندارى که خدا در او روح آفریده باشد ، باقى نمى ماند ، جز آنکه آن صیحه وفریاد آسمانى را خواهد شنید ، فریادى که خوابیده را بیدار کرده ، وبه حیاط خانه ها مىکشاند ، فریادى که دختران جوان را ( از وحشت واضطراب ) از حجاب ها بیرون مى کشد وآنوقت استکه حضرت قائم علیه السلام قیام مى نماید ، آن صیحه وفریاد از حضرت جبرئیل علیه السلام مىباشد .

* حدیث شماره : 1055 *
* علی بن أبی حمزه ، از ابو بصیر ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : مدتى پیش از قیام حضرت قائم ( علیه السلام ) سالى خواهد بود که میوه ها وخرماها در اثر بارندگى زیاد ، بر درختان فاسد مىگردند ، بنابراین در آن هنگام در قیام آنحضرت تردید نکنید .

* حدیث شماره : 1056 *
* جعفر بن سعد ، از پدرش ، از امام صادق علیه السلام آورده که فرمود : سال پیروزى ( سال ظهور حضرت مهدى علیه السلام ) رود فرات طغیان کرده بگونه اى که آب وارد کوچه هاى کوفه مى گردد .

* حدیث شماره : 1025 *
* زیاد بن مروان ، از عبد الله بن سنان ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : نداء ( آسمانى ) وخروج سفیانى و ( خروج ) یمانى وکشته شدن نفس زکیه وظهور دستى از آسمان ، همه از رخدادهاى قطعى بوده که اتفاق خواهند افتاد وحضرت فرمود : همچنین فریادى در ماه رمضان شنیده خواهد شدکه انسان خواب را بیدار ، وبیدار را به وحشت انداخته بگونه ایکه دختران جوان را از حجاب وپوششها بیرون ، مى کشد ( شاید مراد اینستکه از شدت وحشت ، زنان جوان ، حجاب را رها کرده وفراموش نموده و مىگریزند ) .

* حدیث شماره : 1036 *
* على بن حمزه ، از ابو بصیر ، از امام صادق علیه السلام روایت مى کند که حضرت فرمود : اى ابا محمد ( کنیه ابو بصیر ) ما خانواده اى هستیم که براى ( قیام حضرت قائم علیه السلام ) وقت تعیین نمىکنیم ، وحضرت محمد صلى الله علیه وآله فرمود ، آنهائیکه وقت تعیین مىکنند ، دروغگو هستند ، اى ابا محمد پیش از این واقعه ( قیام حضرت قائم علیه السلام ) پنج علامت ونشانه خواهد بود ، نخستین نشانهء نداء ( آسمانى ) در ماه رمضان وخروج سفیانى وخروج خراسانى وکشته شدن نفس زکیه و فرورفتن ( سپاه سفیانى در ) زمین ، بیداء ، سپس فرمود : اى ابا محمد : پیش از این امر دو طاعون خواهد بود ، طاعون سفید وطاعون قرمز . عرضکردم ، آنها چیستند فرمود : اما طاعون سفید ، مرگى استکه مردم را مانند سیل از بین مى برد ، واما طاعون قرمز ، مرگ با شمشیر است ( بیمارى طاعون وجنگ هر دو مردم را بشدت از بین خواهد برد ) وحضرت قائم علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه از داخل آسمان در شب بیست وسوم ( در ماه رمضان ) شب جمعه ندائى به گوش خواهد رسید عرضکردم ، به چه چیزى ندا خواهد شد فرمود : نام آنحضرت و نام پدرش ( علیهما السلام ) به این صورتکه ، آگاه باشید فلانى فرزند فلان ، قائم آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) بوده ، به او گوش دهید واز او اطاعت نمائید ، آنگاه هیچ جاندارى که خدا در او روح آفریده باشد ، باقى نمى ماند ، جز آنکه آن صیحه وفریاد آسمانى را خواهد شنید ، فریادى که خوابیده را بیدار کرده ، وبه حیاط خانه ها مىکشاند ، فریادى که دختران جوان را ( از وحشت واضطراب ) از حجاب ها بیرون مى کشد وآنوقت استکه حضرت قائم علیه السلام قیام مى نماید ، آن صیحه وفریاد از حضرت جبرئیل علیه السلام مىباشد .

* حدیث شماره : 1037 *
* سیف بن عمیره ، از بکر بن محمد ازدى ، از امام صادق علیه السلام : خروج آن سه نفر ، خراسانى وسفیانى ویمانى ، در یک سال ویک ماه ویک روز خواهد بود ودر آن میان هیچ پرچمى هدایت کننده تر از پرچم ، یمانى ، نخواهد بود ، زیرا وى بسوى حق هدایت مى نماید .

* حدیث شماره : 1227 *
* أحمد بن محمد بن ابى نصیر از امام رضا ( ع ) روایت کرده است که فرمود : ( قبل از [ ظهور ] ، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح ، ظاهر خواهد شد ، بنابر این چگونه کسى که خروج کرده است مىگوید : من همان قائم هستم ؟

* حدیث شماره : 734 *
* على بن أبو حمزه از پدرش و وهیب از ابوبصیر و او از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : قیام حضرت مهدى علیه السلام در سال ، فرد خواهد بود ، نه - یک ، سه - پنج - و فرمود : پس از آنکه بنى امیه اختلاف پیدا کرده و سلطنت از دستشان رفت وبنى عباس به حکومت رسیدند آنها نیز حکومت کرده ، و سلطنت آنها در خوشى و رفاه خواهد بود تا آنکه اختلاف کرده و حکومت از دستشان برود . و اهل مشرق ومغرب با یکدیگر اختلاف نموده وهمچنین اهل قبله ( مسلمانان ) ووحشت و سختى عجیبى مردم را در بر بگیرد وهمینگونه خواهد بود ، تا آنکه منادى از آسمان ندا دهد که ناله ها برخواهد خواست ، پس بخدا سوگند گویا مىبینم ( حضرت مهدى علیه السلام ) با مردم در مورد امر جدید وکتاب جدید وسلطنت جدید از آسمان ، بیعت کرده ودر هیچ کجا پرچم او شکست نخواهد خورد تا آنکه از دنیا برود .

* حدیث شماره : 813 *
* منصور دوانیقى گفت : اى سیف بن عمیرة قطعا از آسمان منادى به نام مردى از فرزندان ابو طالب ، ندا خواهد داد ، به او گفتم : مردم چنین چیزى مىگویند ؟ گفت : سوگند به کسى که جانم بدست اوست با گوشهاى خودم از او ( از امام باقر علیه السلام ) شنیدم که مىفرمود : حتما از آسمان ندا به نام مردى خواهد شد . گفتم : اى امیر المؤمنین ( منصور دوانیقى ) هرگز مانند چنین حدیثى نشنیده بودم ، گفت : اى سیف چنانچه این امر اتفاق بیفتد ما نخستین کسى خواهیم بود که او را اجابت خواهید کرد زیرا او یکى از پسر عموهاى ماست . گفتم : از کدام پسر عموها ؟ گفت : از فرزندان حضرت فاطمه علیها السلام . سپس گفت : اى سیف اگر این حدیث را از ابو جعفر محمد بن علی ( امام باقر ) علیه السلام و از خیلى از مردم نشنیده بودم ، هرگز قبول نمىکردم ولى او شخصى چون محمد بن علی ( امام باقر ) علیه السلام مىباشد .

* حدیث شماره : 814 *
* حارث بن مغیرهء بصرى ، از میمون البان ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود : همانا امر ما ( اهل بیت ) از این خورشید روشن تر وآشکار تر مى باشد . سپس فرمود : منادى از آسمان به نام ندا مى دهد که فلان فرزند فلان ، امام است ، وشیطان لعنه الله از زمین ندا مى دهد همچنانکه در لیلة العقبة ، در مورد رسول الله صلى الله علیه وآله ندا داد .

* حدیث شماره : 815 *
* وهیب بن حفص از ناجیة القطان از امام باقر علیه السلام نقل کرده که گفت : همانا منادى ندا خواهد داد که مهدى به نام آن حضرت ونام پدرش ، از آل محمد مى باشد . سپس شیطان هم ندا مى دهد که فلانى وپیروان او برحق اند ، یعنى مردى از بنى امیة

* حدیث شماره : 817 *
* على بن ابى حمزه ، از شر حبیل ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : در باره حضرت قائم علیه السلام از آن بزرگوار سئوال کردم ، حضرت فرمود : آن نخواهد شد تا آنکه منادى از آسمان ندا دهد که تمام اهل مشرق ومغرب ، حتى دختران جوان در حجاب هم آنرا خواهند شنید .

* حدیث شماره : 1008 *
* علی بن اسباط ، از محمد بن داود ، از ابن کثیر رقى از امام صادق ( ع ) روایت کرده که خدمت آن حضرت عرض کردم : فدایت شوم ، این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) بسیار طول کشیده ودلهاى ما تنگ گشته ، و از دنیا خواهیم رفت ، حضرت فرمود : این امر از نا امید کننده ترین چیزها واز شدید ترین غم واندوه هاست ! منادى از آسمان به نام آن حضرت ونام پدرش ندا خواهد داد ، عرضکردم : فدایت شوم ، نام او چیست ؟ فرمود : نام او ، نام پیامبر ونام پدرش نام وصى ( شاید مراد نام امام حسن مجتبى علیه السلام است ) مىباشد .

1012 - " الصیحة التی فی شهر رمضان تکون لیلة الجمعة لثلاث وعشرین مضین من شهر رمضان "
* حدیث شماره : 1012 *
* ابی یعقوب ، از حارث بن مغیره ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : صیحهء ماه رمضان در شب جمعه ، که بیست وسه شب از ماه رمضان گذشته باشد ، اتفاق خواهد افتاد .

* حدیث شماره : 1013 *
* هشام بن سالم ، از زراره ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود : منادى به نام ، حضرت قائم علیه السلام ، صدا خواهد زد عرض کردم : آیا آن ندا خاص است یا عام ؟ فرمود : عام است که هر قوم وقبیله اى به زبان خودش آنرا مى شنود . عرضکردم : پس در آنصورت چه کسى با حضرت قائم ( علیه السلام ) مخالفت مى کند ، در حالیکه نداء به نام آنحضرت را شنیده است ؟ فرمود : ابلیس وشیطان آنها را رها نمى کند تا آنکه ( در آخر شب ) فریاد مى زند ومردم را به شک مىاندازد

* حدیث شماره : 1015 *
* محمد بن أبی عمیر ، از هشام بن سالم ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : دو صیحه وفریاد خواهد بود ، یکى در اول شب ودیگرى در آخر شب دوم ، عرض کردم : چگونه ؟ فرمود : یکى از آسمان ویکى از ابلیس وشیطان . عرض کردم : چگونه آندو را از هم تشخیص دهیم ؟ فرمود : کسى که قبل از وقوع ، خبر وقوع آنها را شنیده باشد ، آنها را تشخیص مىدهد .

* حدیث شماره : 1018 *
* عبد الله بن بکیر ، از زرارة بن اعین ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : منادى از آسمان ندا خواهد داد که ، فلانى امیرتان مىباشد ، ومنادى دیگرى مى گوید : که على ( علیه السلام ) وشیعیان او ، رستگاران وپیروزمندان هستند ، عرض کردم : بعد از آن ندا چه کسى با حضرت مهدى علیه السلام خواهد جنگید ؟ حضرت فرمود : شیطان هم ندا خواهد داد : فلانى ( مردى از بنى امیه ) وپیروان او پیروز ورستگارند . عرضکردم : چه کسى مى تواند ، راست ودروغ آن صداها ونداها را از یکدیگر تشخیص دهد ؟ فرمود : کسانیکه احادیث ما را روایت کرده اند ومىدانند که این اتفاق خواهد افتاد ، آنها مى توانند تشخیص دهند کدام راست وکدامیک دروغ وباطل است ومىدانند که شیعیان فرقه حقه هستند ، که آن نداهاى حق وباطل را از یکدیگر تشخیص مىدهند .


 
نظرات شما ()
 

نوشته شده توسط:   ddddd12  

جمعه 85 شهریور 24  5:21 صبح

796 - " کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ، ثم یطلبونه فلا یعطونه ، فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم ، فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتى یقوموا ، ولا یدفعونها إلا إلى صاحبکم . قتلاهم شهداء . أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الامر "
* حدیث شماره : 796 *
* معمر بن یحیى بن سام ، از ابو خالد کابلى ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : گویا مى بینم گروهى از مشرق قیام کرده وحق را مطالبه مىنمایند وبه آنها نمىدهند . دو باره آنرا مطالبه کرده وبه آنها داده نمىشود وزمانى که مىبینند با آنان چنین رفتار مى شود شمشیرهاى خود را بر دوش گرفته آماده مبارزه مىشوند آنگاه حق را به آنها داده ، ولى دیگر قبول نکرده وقیام مىنمایند . وشمشیرهاى خود را جز به صاحب شما ( حضرت صاحب الزمان علیه السلام ) تحویل نخواهند داد ، کشته هاى آنان شهید مى باشند . اما من چنانچه در آن زمان باشم ، خود را براى حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) نگه خواهم داشت ( یعنى همراه آنان قیام نخواهم کرد ) .
796 - المصادر :
* : النعمانی : ص 273 ب 14 ح 50 - حدثنا أحمد بن محمد بن سعید قال : حدثنی علی بن الحسن ، عن أخیه محمد بن الحسن ، عن أبیه ، عن أحمد بن عمر الحلبی ، عن الحسین بن موسى ، عن معمر بن یحیى بن سام ، عن أبی خالد الکابلی ، عن أبی جعفر علیه السلام أنه قال : -
* : البحار : ج 2 ص 243 ب 25 ح 116 - عن النعمانی بتفاوت یسیر .

212 - " علامة المهدی إذا انساب علیکم الترک ، ومات خلیفتکم الذی یجمع الأموال ، ویستخلف بعده ضعیف فیخلع بعد سنتین من بیعته ، ویخسف بغربی مسجد دمشق ، وخروج ثلاثة نفر بالشام ، وخروج أهل المغرب إلى مصر ، وتلک أمارة السفیانی "
ملاحظة : " توجد روایات عدیدة عن الترک لم نوردها لأنها واضحة الانطباق على غزو الترک المغول لبلاد المسلمین وقد کانت معروفة عند المسلمین قبل حملة التتار فی القرن السابع الهجری ، وهی من معجزات النبی صلى الله علیه وآله . وهی وغیرها تدل على أن اسم الترک یطلق على کل شعوب شرق آسیا بمن فیهم الروس الفعلیین . أما الترک المسلمین مثل أتراک ترکیا وإیران فلا تعنیهم الأحادیث الواردة عن تحرک الترک ضد المسلمین وضد الإمام المهدی علیه السلام ، لأنها تنص على أن أولئک کفار أعداء للمسلمین
* *
* : ملاحم ابن طاووس : ص 58 ب 111 - عن روایة ابن حماد الأولى .
وفی : ص 61 ب 120 - عن روایة ابن حماد الثانیة ، وفیه " عبد الله بن رزین " .
* : الایقاظ من الهجعة : ص 357 ب 10 ح 102 - أوله عن روایة غیبة الطوسی الأولى .
* : البحار : ج 52 ص 207 ب 25 ح 45 - عن روایة غیبة الطوسی الثانیة .
وفی : ص 212 ب 25 ح 60 - عن روایة غیبة الطوسی الثانیة .
* : کشف النوری : ص 174 - عن روایة عقد الدرر الثانیة .
* : منتخب الأثر : ص 451 ف 6 ب 4 ح 18 - عن ملاحم ابن طاووس .
وفی : ص 451 ف 6 ب 4 ح 18 - عن غیبة الطوسی
* حدیث شماره : 212 *
* ابن زریر ، از عمار یاسر ، نقل کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است : علامت حضرت مهدى علیه السلام اینستکه ، ترک ها بر شما ( مسلمانان ) هجوم آورند ، و خلیفه وحاکم شما که دارایى واموال را جمع مىکند ، از دنیا برود ، و پس از او شخص ضعیفى به خلافت مى رسد که پس از دو سال از خلافت عزل مى گردد وزمانیکه قسمت غربى مسجد دمشق ، در زمین ( بواسطهء زلزله ) فرو رود وسه نفر در شام خروج نمایند وهنگامیکه اهل مغرب به مصر ، مهاجرت کنند ، این علامت خروج سفیانى مى باشد .
* *
* حدیث شماره : 1452 *
* جابر جعفى از امام باقر ( ع ) روایت کرده است که فرمود : اى جابر ، پا برجا و استوار برزمین باش ودست وپاى خودرا حرکت نده تا علامات ونشانه هایى را براى تو بیان کنم که سالى آنها را خواهى دید ، مى بینى که ندا دهنده اى در دمشق ندا مى کند ودر یکى از شهرهاى آن [ روستاهاى آن ] فرورفتگى زمین ایجاد مى شود [ زمین فرو مى رود ] . . . که ترکها از آنجا گذشته تا به جزیره رسیدند ورومیان در رمله فرود آمدند ، آن سالى است که در تمام سرزمینهاى اعراب اختلاف بوجود مى آید ، وشامیان برسرسه درفش ، اصهب ، وابقع وسفیانى با بنى ذنب الحمار مضر [ حاکمان بد آنروز ] به اختلاف مى پردازند ، والى هاى سفیانى از قبیلهء کلب با او هستند ، سفیانى وهمراهانش بر بنى ذنب الحمار پیروز مى شوند ، به گونه اى که کشتار مى شوند که هرگز براى چیزى چنین کشتارى نشده است ، ومردى در دمشق حضورمى یابد واووهمراهانش به نحوى کشته مى شوند ، که هیچکس کشته نشده است ، واین آیهء شریفه اى است که مى فرماید : " احزاب ودسته ها میان خود به اختلاف پرداختند ، واى برکسانى که کفر ورزیدند ، از مشاهدهء روزى بزرگ " سفیانى وهواداران او پیروز مىگردند ، تا آنجا که هیچ اهتمامى ندارند جز آل محمد صلى الله علیه وآله وپیروان آنها ، سپاهى را به کوفه اعزام مى کند وپیروان آل محمد ( ص ) را در کوفه کشتار نموده وبه دار مىآویزند ، وآنگاه ، درفشى از خراسان رو مىآورد تا اینکه در ساحل دجله فرود مىآید . مردى ضعیف از غیر عرب همراه با یارانش خروج مى کند ودر پشت کوفه ( نجف ) کشته مى شود ، سفیانى گروهى رابه مدینه اعزام مى کند ودرآنجا مردى را تقبل مىرساند ومهدى ومنصور از آن شهر مى گریزند ، کوچک وبزرگ آل محمد دستگیر مى شوند وبى آنکه یک تن از آنها رها شود همگى به زندان افکنده مى شوند ، سپاه به تعقیب این دو مرد مى پردازد ومهدى به سان روش موسى ( ع ) بینمناک از آن شهر ( مدینه ) خارج گشته تا اینکه وارد مکه مى شود ، سپاه او آورده تا آنکه در بیداء فرود میآیند وآن سپاه هملات ( هلال ) است که در زمین فرومى روند وجز کس که خبر فرو رفتن آنها را ببرد ، هیچکس زنده نمى ماند ، وقائم ( ع ) بین رکن ومقام میایستد ونماز مى گزارد ، و به اتفاق وزیرش راه مى افتد و مى گوید : اى مردم ، بر ضد کسانى که به ما ستم روا داشته وحق ما را غصب کردند ، از خدا کمک مى طلبیم . هرکس دربارهء خدا [ نسبت با خدا ] با ما محاجه نماید ، من به خدا سزاوارترم . هرکس در باره آدم ( ع ) [ نسبت با آدم ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین مردم به آدم ( ع ) هستم هر کس در بارهء نوح ( ع ) [ نسبت با نوح ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به نوح ( ع ) هستم هر کس در باره ابراهیم ( ع ) [ نسبت با او ] با ما محاجه کند ، من سزاوارترین فرد به ابراهیم ( ع ) هستم . هرکس دربارهء محمد ( ص ) [ نسبت با او ] با ما محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به محمد صلى الله علیه وآله هستم هرکس درباره نسبت با پیامبران با ما محاجه کند ، ما سزاوارترین مردم نسبت به پیامبران هستیم .
هر کس در بارهء کتاب خدا با ما به محاجه بپردازد ، ما سزاوارترین مردم به کتاب خدا ( قرآن ) هستیم . ما وهمه مسلمانان امروز گواهى مى دهیم که ما مورد ظلم وستم قرار گرفته وآواره شدیم ، برضد ما شوریدند ، واز شهر ودیار واموال واهل خود بازمانده ومغلوب شدیم ، بخدا سوگند ، سیصد وسیزده مرد خواهند آمدکه پنجاه زن میان آنهاست ، بدون وعدة قبلى همه به سان ابرهاى پاییزى پى درپى آمده ودر مکه گردى آیند واین آیهء شریفه اى است خداوند میفرماید " هر کجا باشید ، خداوند همگى شما را گردمىآورد ، براستى که خدا بر هر کارى تواناست " مردى از آل محمد صلى الله علیه وآله مىگوید : " وهی القریة الظالمة اهلها " وپس آنحضرت به اتفاق سیصد وسیزده نفر خروج نموده وآنان میان رکن ومقام با آن حضرت بیعت مى کنند ، عهدنامهء رسول اکرم ( ص ) وپرچم وسلاح او در دست آن حضرت ووزیرش نیز با اوست ، منادى در مکه نام او وظهورش را از آسمان ندا مى کند ، بگونه اى که همهء زمینیان آن صدا را مى شنوند ، نام او نام پیامبر است ، اگر باور برخى چیزها برایتان مشکل باشد ، عهدنامهء پیامبر ( ص ) وپرچم وسلاح آن حضرت ونفس زکیه از فرزندان حسین برشما مشکل نخواهد بود ، اگر باور این معناهم برایتان دشوار باشد ، صداى آسمانى به نام وظهور وقیام او ، برایتان دشوار نیست . از منحرفین آل محمد ( ص ) بپرهیز ، زیرا آل محمد وعلى درفشى ، ودیگران نیز درفش هائى دارند ، بر پا واستوار بمان واز هیچیک آنان هرگز پیروى نکن ، تا آنکه مردى را از فرزندان حسین ( ع ) ملاحظه کنى ، او عهد نامهء رسول خدا ( ص ) ودرفش وسلاح او را با خود دارد ، زیرا عهد نامهء پیامبر ( ص ) نزد على بن حسین وسپس نزد محمد بن علی ( باقى است وخداوند هرچه خواهد انجام مى دهد ، با اینان همیشه ملازمه باش ، واز کسانى که برایت گفتم بیرهیز ، اگر مردى از آنان بهمراه سیصد وسیزده تن خروج کرد ودرفش رسول خدا ( ص ) را با خود داشت " . . . رهسپار مدینه شده تا آنکه از بیداء عبور مى کند ، ومى گوید : این جا مکان گروهى است که بزمین فرو رفته اند واین معناى آیهء شریفه است که :
" أفأمن الذین مکروا السیئات ان یخسف الله بهم الأرض أو یأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون أو یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمعجزین " وآنگاه که وارد مدینه شد ، محمد شجرى را طبق سنت وشیوهء یوسف ( ع ) بیرون مىراند ، وسپس به کوفه مىآید ودر آنجا تا خدا بخواهد درنگ مى کند تا برآنها غالب مىآید ، وسپس حرکت نموده تا با همراهانش وارد عذراء مى شود ، وتعدد بسیارى از مردم به او مى پیوندند ، وسفیانى در آنروز در وادى رمله بسر مى برد ، تا اینکه با یکدیگر برخورد مى کنند وآنروز روز ابدال است ، گروهى از مردم که با سفیانى بوداند در زمره پیروان آل محمد در مى آیند وگروهى که با آل محمد ( ص ) بوده اند به سفیانى مى پیوندند وهر گروهى از مردم به سمت درفش خود مى روند و آنروز ، روز ابدال است ، امیر المؤمنین ( ع ) فرمود درآن روز سفیانى وهمراهانش کشته مى شوند بگونه اى خبر دهنده اى هم از آنها باقى نمى ماند ، کسى که در آنروز از غنایم قبیلهء کلب محروم شود ، ناکام مانده است ، سپس حضرت وارد کوفه مى شود ومنزلش در آن شهر است ، همه غلامان مسلمان را خریده وآزاد مى کند ، بدهى بدهکاران را مى پردازد ، هر مالى که با ستم از کسى گرفته شده باشد آنرا برمى گرداند ، هر غلامى که از آنان کشته شود بهاى آنرا بعنوان دیه به اهلش مى پردازد ، و هرکس کشته شود ، بدهى او را پرداخته وخانواده اش را اداره مى کند ، او واهل بیتش در رحبه بسر مىبرند ، ( ورحبه محل سکونت نوح ( ع ) بوده وسرزمینى پاک ومطهر است ) هیج فردى از خاندان محمد ( ص ) سکونت نمى کند وکشته نمى شود مگر در سرزمین پاک ومطهر ، زیرا آنان اوصیاى پاک پیامبراند "
1452 - المصادر :حذف شد

* حدیث شماره : 732 *
* حسن بن محبوب ، از یعقوب سراج ، از جابر ، از ابو جعفر ( ع ) امام باقر روایت کرده که فرمود : اى جابر حضرت قائم علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه فتنه ، مردم شام را چنان در بر بگیرد که هر چه تلاش مىکنند از آن خلاص شوند نمىتوانند ، وهمچنین کشتارى در بین کوفه وحیره واقع مى شود که کشته هاى دو طرف به یک اندازه خواهند بود ومنادى در آسمان ندا خواهد داد .

* حدیث شماره : 1662 *
* داود دجاجى ، از امام باقر ( ع ) ، از حضرت علی علیه السلام نقل کرده است که : در سه مورد منتظر فرج باشید . گفته شد : آنها کدامند ؟ در پاسخ فرمود : اختلاف بین اهالى شام ، [ بر افراشته شدن ] پرچمهاى سیاه از خراسان ، وفزع در ماه رمضان . گفته شد : فزع در ماه رمضان چیست ؟ در پاسخ فرمود : آیا نشنیده اید سخن خداى عزوجل را در قرآن که فرمود : " إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت أعناقهم لها خاضعین " ( اگر بخواهیم بر آنها نشانه اى از آسمان مىفرستیم که گردنهایشان در مقابل آن نشانه خاضع گردد ) آن نشانه اى است که دختر جوان را از سرا پرده اش بیرون مى آورد ، وشخص خواب را بیدار مى کند ، وبیدار را به وحشت مى اندازد .


* حدیث شماره : 792
* صالح بن ابى الاسود ، از ابى الجارود ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : هیچیک از ما اهل بیت ظلمى را از خود دفع نکرده ودعوت به حق نمى نماید جز آنکه گرفتار بلایا مىشود تا زمانیکه گروهى که شاهد جنگ بدر بوده قیام نمایند ، آنها کسانى هستند که کشته هاى آنها دفن نشده و مجروحان آنها مداوا نمىگردند ( کنایه از اینکه اصلا کشته و مجروح نمىدهند ) راوى مىگوید : عرض کردم : مقصود امام ( باقر علیه السلام ) از آن افراد ، کیست . گفتم فرشتگان .
* حدیث شماره : 793 *
* محمد بن سنان ، از ابى الجارود ، از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود : وصیت مىکنم تو را به تقواى الهى و در اجتماعات مردم شرکت کن در حالى که از آنها دورى کرده وخانه نشین مىباشى ، و با کسانى که از ما ( اهل بیت ) خروج مىکنند همراهى نکن ، زیرا آنها بر چیزى نبوده وبه چیزى دعوت نمى کنند ( یعنى هیچ هدف و برنامه اى ندارند ) و بدان که بنى امیه حکومت دارند که مردم قدرت از بین بردن آن را ندارند ، واهل حق وحقیقت نیز دولتى دارند هنگامیکه بر پا شود خداوند از ما اهل بیت هرکه را بخواهد والى آن حکومت مىگرداند هر یک از شما آنرا درک نماید ، در نزد ما ( اهل بیت ) مقام بلندى خواهد داشت وهر که قبل از آن بمیرد بازهم به خیر وصلاح او خواهد بود . وبدان که هیچ گروهى قیام نکرده و دفع ظلم ننموده وبراى عزت دین تلاش نکرده ، جز آنکه آرزوها و بلاها او را به زمین خواهد زد تا آنکه گروهى که همراه رسول الله صلى الله علیه وآله شاهد جنگ بدر بوده اند قیام نمایند ، آنها کسانى هستند که کشته هاى آنان دفن نشده ، وافتادگان آنها برداشته نشده ، ومجروحان آنها مداوا نمى شوند ( یعنى اصلا کشته ومجروح نمىدهند ) عرض کردم : آنها چه کسانى هستند ؟ فرمود : فرشتگان

* حدیث شماره : 631 *
* از علی علیه السلام : اختلافى که در بین نیزه ها ( احزاب ) در شام اتفاق مىافتد نشانه اى از آیات الهى آشکار مى گردد گفته شد : آن چیست یا امیر المؤمنین ؟ فرمود : زلزله اى در شام که بیش از صد هزار نفر در آن کشته شده که خداوند آن را براى مؤمنین رحمت وبراى کافرین عذاب قرار مى دهد . آن هنگام بنگرید به کسانى که داراى قاطرهاى سفید وسیاه ( خاکسترى ) وگوش بریده وپرچمهاى زرد مى باشند که از مغرب روى آورده وبه شام وارد مى شوند وآن زمانیستکه وحشت بزرگ ومرگ سرخ آنجا را فرا گرفته است . آنوقت بنگرید به فرو رفتن قریه اى از دمشق در زمین که ، حرستا ، نامیده مى شود ، وهمانوقت فرزند هند جگر خوار ( سفیانى ) از محلى بنام ، یابس ، خروج کرده و بر دمشق تسلط مى یابد ، پس در آنزمان آماده ، خروج وقیام حضرت مهدى علیه السلام باشید .

575 - " لا یخرج المهدی حتى یقتل ثلث ، ویموت ثلث ، ویبقى ثلث "
* حدیث شماره : 575 *
* یحیى بن یمان از کیسان رواشى قصار نقل کرده که گفت : مولایم برایم نقل کرد که از علی علیه السلام شنیدم ، فرمود : حضرت مهدى علیه السلام قیام نخواهد کرد تا آنکه ثلث مردم کشته شده و ثلث آنها مرده و ثلث دیگر زنده بمانند .

994 - " قدام القائم موتان : موت أحمر وموت أبیض ، حتى یذهب من کل سبعة خمسة ، الموت الأحمر السیف ، والموت الأبیض الطاعون "
ملاحظة : ( أوردنا هذا الحدیث هنا وإن تقدم فی أحادیث أمیر المؤمنین علیه السلام ، فبعض النصوص وردت بشکل مستقل عن أکثر من واحد من الأئمة علیهم السلام )
* حدیث شماره : 994 *
* عبدالرحمان بن حجاج ، از سلیمان بن خالد ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : پیش از قیام قائم علیه السلام ، دو نوع مرگ خواهد آمد ، مرگ سرخ و سفید ، چنانکه از هر هفت نفر ، پنج نفر آن خواهد رفت ( شاید مراد اینستکه پنج هفتم مردم از بین خواهند رفت ) مرگ سرخ شمشیر ومرگ سفید ، طاعون خواهد بود .

995 - " لا یکون هذا الامر حتى یذهب ثلث الناس ، فقیل له : إذا ذهب ثلث الناس فما یبقى ؟ فقال علیه السلام : أما ترضون أن تکونوا الثلث الباقی "
* حدیث شماره : 995 *
* ابی ایوب ، از ابو بصیر ، از محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که فرمود : این امر ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) واقع نخواهد شد تا آنکه دو ثلث مردم از بین بروند ، راوى مى گوید به حضرت عرض شد : اگر دو ثلث مردم از بین بروند ، پس چه باقى مى ماند ؟ حضرت ( ع ) ، فرمود : آیا راضى نیستید شما آن ثلث باقى مانده باشید .

 - " قدام هذا الامر بیوح ، قلت وما البیوح ؟ قال : قتل دائم لا یفتر "
* حدیث شماره : 1223 *
* أحمد بن محمد بن ابونصر مىگوید : از ابو الحسن الرضا ( ع ) در رابطه با علائم ظهور حضرت حجة پرسیدم فرمود : قبل از ایام [ فرج ] بیوح بوجود خواهد آمد ، عرض کردم بیوح چیست ؟ فرمود : کشتار همیشگى که فروکش نمىکند .

* حدیث شماره : 584 *
* از علی علیه السلام نقل شده که فرمود : اى مالک بن ضمرة ، چگونه خواهى بود زمانى که ببینى میان شیعیان به اینصورت اختلاف افتد ، و حضرت انگشتان خود را باز کرده و آنها را در هم فرو برد ، عرض کردم : اى امیر المؤمنین آیا در آن زمان از خیر خبرى نخواهد بود ؟ فرمود : آرى ، همهء خیر در آنوقت است . اى مالک آن وقت است که قائم ما قیام کرده و هفتاد تن از کسانى را که به خدا و رسول او صلى الله علیه وآله دروغ بسته اند جلو کشیده و مىکشد ، سپس خداوند تمام شیعیان را بر امر واحدى جمع کرده و متفق مىنماید " .

* حدیث شماره : 585 *
* از علی علیه السلام است که مىفرمود : مانند زنبور عسل در مبان پرندگان باشید ، هیچ پرنده اى نیست که زنبور عسل را ضعیف و ناچیز نشمارد ، در حالیکه اگر آنها مىدانستند که در درون این حیوان ( زنبور عسل ) چه برکتى وجود دارد هرگز آنرا ضعیف نمىشمردند . با زبان و بدنتان با مردم معاشرت کرده اما با قلب و دل خود از آنها دورى کنید . سوگند به کسى که جانم بدست اوست شما آنچه را که دوست دارید نخواهید دید تا زمانیکه بعضى از شما بصورت برخى دیگر آب دهان انداخته و برخى ، بعضى دیگر را دروغگو خطاب کند ، و تا زمانیکه از شیعیان من مقدار اندکى ، مانند سرمه در چشم و نمک در غذا باقى نماند . براى شما مثالى خواهم زد ، مثل مردى را که غذاى پاک و تمیزى داشته و آنرا در خانه گذاشته وتا زمانى که خدا مىخواهد از آنجا مىرود . سپس دو باره سراغ آن رفته در حالیکه کرم برداشته ، دوباره آنرا تمیز کرده وپاک مىکند وداخل خانه گذاشته ومىرود تا زمانیکه خدا خواهد ، در حالیکه دوباره غذا کرم افتاده باز گشته وآنرا پاک و تمیز کرده و همینطور تا آنکه دیگر از آن غذا مقدارى باقى مىماند که دیگر کرم زده نخواهد بود و همچنین شما امتحان شده و انتخاب مىشوید تا آنکه از شما جز گروهى که فتنه ها در آن تأثیر نخواهند گذاشت ، باقى نمىماند .
المفردات : زایلوهم : أی انفصلوا عنهم وتمیزوا . الأندر : بضم الهمزة وفتح الدال : الکد

* حدیث شماره : 695 *
* مسکین رحال از على بن ابى مغیره ، از عمیره دختر نفیل روایت کرده که گفت : از امام حسن یا امام حسین علیه السلام است که فرمود : امرى را که منتظر آن هستید ( قیام حضرت مهدى علیه السلام ) واقع نخواهد شد تا آنکه بعضى از شما از برخى دیگر دورى جسته وبرخى به صورت بعض دیگر آب دهان مىاندازند وبعضى ، برخى دیگر را تکفیر مىکنند وبعضى بعض دیگر را لعنت مى نمایند . راوى مى گوید عرض کردم : بنابر این در آن زمان از خیر خبرى نخواهد بود ؟ حضرت فرمود : آن زمان خیر وجود خواهد داشت چون حضرت قائم علیه السلام قیام کند ، تمام آن کارها را از بین خواهد برد .

* حدیث شماره : 735 *
* جابر جعفى این روایت را به نحو ارسال نقل کرده و مىگوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم : فرج شما چه زمان خواهد بود ؟ حضرت فرمود : چقدر دور است ، چقدر دور است ، سه بار فرمود : فرج بوجود نخواهد آمد تا آنکه غربال شوید ، غربال شوید ، غربال شوید ، تا آنکه خداوند تیره گیها را برطرف کرده وصافها و خالص ها باقى بمانند .

* حدیث شماره : 974 *
* زائدة بن قدامه ، از عبدالکریم ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : قیام حضرت قائم علیه السلام فعلا چگونه محقق خواهد شد ، در حالیکه هنوز جهان وفلک نچرخیده است . تا آنجا که گفته مى شود آنحضرت از دنیا رفته یا کشته شده است ، معلوم نیست وى در کجا مىگردد . عرض کردم : گردش وچرخش فلک چیست ؟ فرمود : اختلاف شیعیان با یکدیگر .

* حدیث شماره : 1256 *
* ایوب بن نوح مىگوید : ابو الحسن عسکرى به من فرمود : اى ایوب ، خداوند هیچ پیامبر را بر نیانگیخت مگر پس از آنکه سه پیمان از او گرفت : گواهى به یگانگى خدا ، دور افکندن معبودان غیر خدا ، و اینکه خداوند را اراده اى است که هر کس را بخواهد برترى مىبخشد و هر که را خواهد خوار مىسازد ، آگاه باش ، اگر میان آنان اختلافى بوجود آید تا زمانیکه صاحب الامر قیام کند این اختلاف همچنان میان آنان وجود خواهد داشت .


مصادر حذف شد


 
نظرات شما ()
 
<      1   2   3   4      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ